وال استریت (Wall Street) خیابانی مشهور در منطقه منهتن شهر نیویورک کشور آمریکا می باشد. معروف ترین بورس جهان از منظر حجم معاملات مالی در ساختمان بازار بورس نیویورک است که در خیابان وال استریت قرار گرفته و این منطقه را به مرکز اقتصادی ایالات متحده آمریکا تبدیل کرده است. در گذر زمان، وال استریت عمدتا به مکانی برای افراد صاحب نام و دارای نفوذ و قدرت اقتصادی در آمریکا تبدیل شد.
همچنین نخستین رئیس جمهور آمریکا، جرج واشنگتن، قسم خود را به عنوان اولین رئیس جمهور آمریکا در عمارت فدرال واقع در خیابان وال استریت یاد کرده است. روزنامه ی اقتصادی معروف وال استریت ژورنال، عنوان خود را از نام این خیابان وام گرفته است.
هنگام فکر کردن به بازارهاى جهانی پر سود و اقتصادى، تنها چند جا روى کره ی زمين است كه علاقه داريد از آنجا دیدن کنید. در حقیقت، چنانچه شما یک فعالِ حوزه ی اقتصاد باشيد، براى گذران تفريحات خود به فلوریدا یا ديزنى لند سفر نمی کنید، بلكه يكى از سرزمينهای پر شود و طلایی را برمی گزینید.
از جمله مناطقى كه تا به امروز كمترين افرادی روى كره زمين موفق به دیدن آن از نزدیک شده اند، گنجینه ی طلا فورت ناكس در ایالت كنتاكى آمریکا می باشد که گفته می شود تا صد مترى این خزانه طلا، حتى درختى هم وجود ندارد و پرندهاى در آسمانش پر نمی زند. خزانهاى که بيش از 4500 تن شمشِ طلا را در دل خود نهفته دارد.
گفته می شود اين گنجينه ارزشمند با گنجِ باستانىِ قارون قابل قیاس است. اما به هر میزان كه راهیابی به خزانه طلاىِ فورت ناكس دشوار است، رسیدن به يك سرزمينِ خاص و طلايىِ ديگر، بسيار آسان است. كافیست به نيويورك و محله پرآوازه منهتن بدم بگذارید تا وارد خیابان وال استريت شويد. جايى كه تنها از پول و سرمایه صحبت مىشود و در هر دقيقه، ميليونها دلار پول رد و بدل می شود. وال استريت، مركزِ تجاری و اقتصادی ايالات متحده آمريكاست.اما با اين وجود، وال استريت چهره چندان محبوبی در بین آمريكایی ها نيست. چرا که بخش عمده ای از كمبودهاى اقتصادى آمریکایی ها و حتى مردم سايرِ کشورها، به دلیل اختلاس و فساد مالى وال استريتىها می باشد.
وال استریت، مبدا بسیاری از معاملات تجاری در جهان
خیابان وال استریت ، مبدا بسیاری از معاملات تجاری، مرکزی برای فعالیت سرمایه گذاران بورس و دادوستدهای متعدد بازار سرمایه و سهام شده است . شایان ذکر است که به روز ترین و مدرن ترین ابزارهای مالی نظیر اختیارات خرید و فروش، تراست های سرمایه گذاری، وارانت ها و قراردادهای آتیدر وال استریت معامله میشوند. وجود این ابزارها نشانگر قدرت وال استریت بورس در بازار بورس جهانی فارکس می باشد.با این که در سال های اخیر با رشد و گسترش چشمگیر شرکت های بازار بورس و تکنولوژی های گوناگون ، خرید سهام و سرمایه گذاری در وال استریت نسبت به قبل کم تر شده است.
جنبش”وال استریت را تصرف کن”
این نام مربوط به جنبشی است که در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱ با تظاهرات چند هزار نفر و همکاری و پشتیبانی رسانه های اجتماعی به وقوع پیوست که هدف از این جنبش براندازی و سقوط وال استریت بود و قصد داشتند از نفوذ نظام سرمایه در سیاست های دولت ایالات متحده آمریکا جلوگیری کرده و به بیکاری مردم و وضع نابسامان اقتصادی به دلیل سیاست های کاری اشتباه دولت معترض شوند.
در طول این جنبش ، معترضان بدون هیچ خشم و غضبی نسبت به دولت و در کمال آرامش از شهروندان آمریکایی تقاضا می کنند در اعتراض به سیاستهای غلط دولت آمریکا، با آنها هم صدا شوند. از سخنان معترضین می توان اینگونه برداشت کرد که عمده دلایل این اعتراضات عواملی نظیر بحران وام مسکن، طرح نجات بانک ها و نیز اعتراض به بدرفتاری های شدید و بی مورد با سیاهپوستان آمریکایی توسط دستگاه قضایی و نیروهای پلیس این کشور می باشد.
این تظاهرات در مناطق مختلف نیویورک، منهتن و به خصوص در وال استریت انجام شد و با دخالت خشونت آمیز پلیس آمریکا به دستگیری افراد معترض منجر شد. با این حال، وال استریت همچنان شلوغ و پرهیاهو می باشد تنها با این تفاوت که این جنبش درس عبرتی شد برای تمام سرمایه گذاران و سهامداران وال استریت بورس تا محتاطانه و اصولی عمل کنند.
شهر نیویورک تقریبا پنج سال پایتخت ایالات متحده آمریکا بود و لذا منجر به تاسیس بانک مرکزی فدرال در این شهر شد که جورج واشنگتن اولین رئیس جمهوری آمریکا نیز در همین ساختمان سوگند خورد. پوئن مثبتی که برای سرمایه گذاران و سهامداران خیابان وال استریت وجود دارد این است که اگرچه وال استریت یک مرکز دولتی به شمار می آید اما از لحاظ معاملات و سیستم کاری آن ها آزاد بوده و حق انتخاب دارند.
گاو وحشی خیابان وال استریت
از جمله جاذبه های گردشگری شهر نیویورک، گاو وحشی در خیابان وال استریت است که همه روزه صدها توریست برای دیدن این مجسمه به نیویورک و وال استریت می آیند. مردم آمریکا بر این باورند که این مجسمه سمبل و نمادی از برکت و موفقیت در مسائل مالی است .
اما سهامداران و سرمایه گذاران به این مفهوم معتقدند که پیام این گاو خشم و بی رحمی در معاملات بورس و سهام است. لذا ، افزون بر جاذبه ی گردشگری و توریستی، این مجسمه یکی از فاکتورهای تبلیغاتی برای بانک های دولتی، موسسات و بازار وال استریتبورس محسوب میشود.
آیا تنها شرکت های آمریکایی مجاز به خرید سهام وال استریت هستند؟
در پاسخ به این سوال باید بگوییم خیر، وال استریت مرکز بزرگترین معاملات تجاری و اقتصادی بوده و به اندازه ای در بازار بورس جهانی شهرت یافته و قابل قبول است که نه تنها شرکت های آمریکایی، بلکه بسیاری از شرکت های خارجی نیز از سهامداران آن هستند.
از این رو می توان گفت سرمایه گذاری و خرید سهام وال استریت سبب پیشرفت فوق العاده ای در سیستم اقتصاد داخلی آمریکا و نیز اقتصاد بین المللی شده است و سرمایه گذاری توسط دولت ها و کسب و کارها را راحت تر کرده و در نهایت موجب ایجاد شغل نیز گشته است.
در صورت نبود وال استریت، جمعآوری سرمایه توسط شرکتها بسیار پردردسر و پرهزینه میشد، همچنین بازارهای مالی کم تجربه موجب رکود اقتصادی در بازارهای جهانی میشدند و کاهش رقابت در بین کسب وکارهای داخلی مانع اشتغال زایی میشد.
جریان گرگ وال استریت چیست؟
فیلم گرگ وال استریت (The Wolf of Wall Street) یکی دیگر از آثار جاودانه مارتین اسکورسیزی با هنرنمایی لئوناردو دی کاپریو و محصول سال ۲۰۱۳ می باشد.
اما برگردیم به فیلم گرگ والاستریت که در آن جزئیات فساد اخلاقی و مالی دلال سهام، جردن بلفورت، به تصویر کشیده شده است.
طمع، تقلب و خوشگذرانی ممکن است برای عدهای جذاب و وسوسهانگیز باشد اما این خصوصیات در نهایت منجر به شکست و زبونی پیروان خود خواهند شد. هیچ راه میانبری جهت کسب موفقیت در تجارت و زندگی وجود ندارد و رشد و پیشرفت کسب و کاری که بر طبق اصول و ارزش های اخلاقی بنا شده باشد با اینکه زمان بر است اما ثمره ای قابل توجه و ارزشمند را نصیب صاحب خود خواهد کرد.
این فیلم داستان زندگی دلال تلاش گری به اسم جردن بلفورت را نشان می دهد که در اواخر دهه ی هشتاد مصادف با حادثه ی بزرگترین سقوط اقتصادی جهان یعنی دوشنبه ی سیاه، پا به عرصه داد و ستد و معاملات وال استریت، مبدا بزرگترین معاملات تجاری نهاد.
هرچند که وی فردی مادی گرا و کلاهبردار بود، اما با هماهنگی و سازگاری خود نسبت به موج های گوناگون اقتصادی موفق شد به یکی از ثروتمندترین افراد عصر خود تبدیل شود. داستان زندگی و کسب و کار جردن بلفورت که با نقش آفرینی لئوناردو دیکاپریو جاودانه شد، سیستم فروش گام به گام وی را آشکار کرده و نشان می دهد که هر فردی می تواند به یک ستاره موفق و ثروتمند تبدیل شود.
جردن بلفورت در کتاب خود برای اولین بار راز و رمزهای سیستم گام به گام خود را مطرح کرده است، سیستمی که موجب شده است که خودش و تیز تیم فروش و مشتریانش به ثروت و موفقیت بسیار هنگفتی دست یابند. این رازها قبلا تنها در دوره های آموزش آنلاین وی و با هزینه ای قریب به 2000 دلار گفته می شده است، اما اکنون این کتاب تمامی این ترفندها را در اختیار علاقه مندان خود قرار داده است.
جردن که این کتاب را با ادبیات منحصر به خود نوشته است، به هر فردی، صرف نظر از سن، میزان تحصیلات و سطح مهارت هایش، می آموزد که چگونه به بهترین کارآفرین، فروشنده و مذاکره کننده تبدیل شود. جردن به عنوان یک مشاور اقتصادی با بیش از پنجاه موسسه و شرکت گوناگون همکاری داشته و تقریباً برای هر مجله و روزنامه ی مهم جهان از جمله وال استریت ژورنال ، نیویورک تایمز، لسآنجلس تایمز و بیزانس ویک مطالب مرتبطی نوشته است.
وی در کتاب گرگ والاستریت در رابطه با سیستم فروش خود با عنوان خط مستقیم یاد می کند و این کتاب را در دوازده فصل نگاشته است. به طور کلی کتاب شیوه گرگ یاگرگ والاستریت در رابطه با ارائه الگوی فروش موفق و متقاعد سازی بر آن است که فروشندگان را به یک متقاعدکننده حرفه ای و متخصص تبدیل نماید.
خرس وال استریت چه کسی بود؟
پسری ۱۴ ساله به نام جس لیورمور که در یکى از کارگزارىهاى بوستون به عنوان پادو کار می کرد به کمک علم ریاضی به وجود برخی الگوهای خاص در نوسانات قیمتها پی برد که اکثر مردم آن ها را تصادفى قلمداد کرده و روی سهام خود قمار می کردند. قبلا دلال ها و مغازههایی براى قمار بر روى نوسانات قیمت های بازار وجود داشتند، اما جس چنان در پیشبرد الگوهای خود موفق شده بود که صاحبان تمامی این مغازه ها از ورود وی به اماکنی که محل کسب درآمد آنها بود ممانعت می کردند. جس در بیست سالگی با 10 هزار دلار سرمایه براى انجام معاملات به والاستریت رفت.
جس پس از مدت کوتاهی از فعالیتش در وال استریت ورشکست شد و ناچار شد به بوستون بازگردد. وی به بررسى دلایل و عوامل موثر در شکست خود در وال استریت پرداخت. پس از کلی کلنجار رفتن با خودش تصمیم گرفت بار دیگر به وال استریت برگردد. او به سرعت و تنها با چند تکنیک موفق توانست پول و سرمایه از دست رفته خود را در مغازه ها به دست آورد و سیستمی را برای خرید در وال استریت تدوین کرد. شایان ذکر است که بازگشت جس به وال استریت در سال ۱۹۰۱ با تقریبا پنج برابر شدن سرمایه وی همراه بود:
۵۰ هزار دلار از سرمایه ی او نقد بود که بار دیگر با آموختن درسى دیگر از دستش رفت. این درس ۵۰ هزاردلارى که باز هم جس را ورشکست کرد، این بود که: به توصیههاى دیگران توجهی نکن. یک روز جس در کارگزاری با یکى از دوستان قدیمی اش صحبت میکردند که فردی به دوست جس گفت: سهام فلان چیز را بفروش، در حال پایین آمدن است.
دوست جس در پاسخ به آن شخص میگوید: اما در حالت کلی بازار صعودى است و در اینجا بود که جس دریافت که او در همه این سالها عمدتا توجهش به نوسانات کوچک بوده است تا حرکتهاى بزرگ بازار. و اینگونه بود که با افزایش تمرکز بر روى حرکات و نوسانات بزرگ و طراحى یک سیستم موفق، لیورمور کسب درآمد بالا از بورس را آغاز کرد. او بعدها اظهار کرد که فکر کردن مرا پولدار نکرد، بلکه صبر کردن بود که برایم سودآور بود. جس زمان سقوط بزرگ ۲۴ اکتبر ۱۹۰۷ را دقیق پیش بینی کرده بود و توانست از این اتفاق، چیزی حدود 3 میلیون دلار سود نماید.
این فروشهاى جس آنچنان موثر و سرعتی عمل می کردند که مورگان یکی از افرادی که چند سال پیش با دادن سرمایه ۲۰ میلیون دلاری به وال استریت آن را از سقوط و ورشکستگى نجات داده بود، شخصا از جس خواست که این فروش ها را متوقف نماید، چرا که درغیراین صورت می تواند به تنهایى بازار را به نابودی کشاند. پس از این روز جس به خرس وال استریت شهرت یافت.
تاثیرات خرس بزرگ وال استریت در بازار
یک اصل مهم و اساسی که تقریبا تمام بزرگان و سرمایه داران بازار بعد از جس نیز این اصل به جای مانده از او را رعایت می کنند، خرید پلهاى است. لیورمور همواره به شکل پلهاى وارد معاملات میشد؛ با رعایت این اصل که در خرید همواره قیمت در پله دوم بالاتر از پله اول است و در پله سوم بالاتر از پله دوم و… و در فروش نیز برعکس.
او همیشه پیش از ورودش به یک ترید حساب و کتاب می کرد که چه تعداد سهام خواهد خرید و تقریبا ۲۰درصد از سرمایهاى را که براى این ترید کنار گذاشته بود، وارد معامله میکرد. اگر قیمتها به میل و سود او پیش میرفت، بقیه سرمایه اش را نیز در پلههاى بعدى رد میکرد، اما در غیراین صورت تنها با تحمل ضرر اندکی از خرید سهم انصراف می داد. لیورمور بر این باور بود که عبارت «پایین بخر و بالا بفروش» اشتباه است و بایستی بالا خرید و بالاتر نیز فروخت.
خدمات مالی و سرمایه گذاری در وال استریت
در طول چند دهه قبل سیستم مالی جهانی انقلاب عظیمی را تجربه نموده است. قبلا تقریباً تمامی مبادلات مالی و معاملات بزرگ یا در نیویورک انجام میشد و یا به طریقی با این شهر ارتباط مستقیم داشت. اکثر شرکتها و سازمان های فعال در حوزه خدمات مالی در وال استریت جای داشتند، حتی شرکت هایی که اکثر تجارتهایشان را در جاهای دیگری انجام میدادند.
با جابجایی ثروت و جمعیت از شمال شرق آمریکا به طرف جنوب و غرب، همراه با پیشرفت روزافزون علم و تکنولوژی، بسیاری از فعالیتهای مالی که در گذشته تنها به وال استریت محدود میشد، از این محدوده خارج شد؛ اما باز هم همچنان مبدأ بسیاری از معاملات مالی وال استریت می باشد.
مهره اصلی والاستریت
درصد زیادی از فعالیتها و معاملات انجامشده در وال استریت توسط دولت فدرال قانون گذاری و اجرا می گردد، اما اکثر نهادهای مالی نیز که در وال استریت مشغول فعالیت هستند، مالکیت خصوصی دارند. این نهادها عموما بانکهای تجاری و سرمایه گذاری، بازارهای سهام، معامله گرهای اوراق و کارگزاری ها را شامل میشوند.
از افتخارات وال استریت این بوده است که با وجود اینکه نهادهای مالی آن کاملا تحت نظر دولت فدرال می باشند، اما در حالت کلی روح و مرکز سیستم کسب وکار و تجارت آزاد است. فدرال(بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا) نهادی دولتی است که از مهره ها و بازیگران اصلی وال استریت نیز می باشد.
همانگونه که گفتیم شرکتها و موسسات خارجی نیز می توانند در وال استریت حضور یابند، همانطور که شرکتهای آمریکایی در بورس ها و بازارهای خارجی شرکت می کنند. سرمایه گذاری و کسب وکارها، چه داخلی و چه خارجی به شکل فزایندهای یک دیدگاه کاملا جهانی دارند؛ از این رو نهادهای مالی جهت برآورد نمودن نیازهای مالی و تجاری این مشتریان و سرمایه گذاران به حضور در خارج نیز نیاز دارند. شایان ذکر است که سرمایه گذاران و کسبوکارهای خارجی، از سهام داران اصلی در اوراق قرضه و بازار سهام آمریکا هستند. نیویورک مرکز مالی ایالات متحده و قرارگاه دو بورس مهم و سازمان دهی شده است؛ بورس سهام آمریکا(AMEX) و بورس سهام نیویورک (NYSE). پیشرفت مستمر و چشمگیر در تکنولوژی در متدهای مبادله ی داراییهای مالی، تغییراتی را در بازار به وجود آورده است.
وال استریت نقشی مهم و اساسی را در اقتصاد داخلی و جهانی دارد. وال استریت افزایش سرمایه توسط دولت ها و کسب وکارها را تسهیل می نماید. سرمایه ذخیره شده توسط نهادهای مرتبط با وال استریت این اجازه را به کسب و کارهای گونگون و همچنین دولت میدهد که محصولاتی تولید کنند، ساختمان بسازند و نیز به ارائه خدمات و ایجاد شغل بپردازند.
بازارهای اوراق و سهام بزرگ و مشهور، جمعآوری وجوه را تسهیل میکنند، چرا که افرادی که در این بازارها سرمایهگذاری میکنند، اطمینان دارند که این سرمایه گذاری می تواند بی هیچ مشکل خاصی به یک سرمایه گذار دیگر فروخته شود. پس نتیجه میگیریم که بدون حضور وال استریت، جمعآوری سرمایه برای کسب و کارها و شرکتها کاری بس مشکل و پرهزینه می شود. بازارهای مالی موجب کاهش رشد اقتصادی شده و رقابت در میان کسب وکارهای داخلی نیز افت می کند و اشتغال زایی کاهش می یابد.
اتصالات مراکز مالی در دنیا
آن دسته از کشورهای توسعه یافته ای که دارای اقتصاد سرمایه داری هستند، نیازمند روشهای گوناگونی جهت گردآوری صاحبان سرمایه و مصرف کنندگان سرمایه هستند. به عبارت دیگر، هر اقتصادی بایستی متدهایی را برای متصل نمودن سازمان ها و اشخاصی که دارای سرمایه اضافی هستند با سایر سازمانهایی که به این سرمایه نیاز دارند، پیدا کند. برخی از مراکز مالی جهان این خدمات را فراهم می نمایند که رقیبی نیز برای وال استریت محسوب می شوند.
نکته قابل توجه این است که دولت ها و شرکت های خارجی جهت افزایش سرمایه خود در ایالات متحده به وال استریت مراجعه می کنند و شرکتهای آمریکایی نیز از بازارهای خارجی جهت افزایش سرمایه خود بهره می گیرند. امکان دارد که شرکتهای آمریکایی به علت کاستی نرخ بهره در آسیا و اروپا، در این بازارها استقراض نمایند. بازارهای مالی در لندن، هنگ کنگ، تورنتو و فرانکفورت رقبای سرسختی برای بازار وال استریت می باشند. سایر بورسهای مهم نیز در آمستردام، کره، تایوان، زوریخ و میلان قرار دارند. همچون ایالات متحده امریکا برخی کشورها نیز بیش از یک بورس و بازار مالی دارند. به عنوان مثال، ژاپن دارای هشت بورس سهام است و سوئیس نیز سه بورس سهام دارد.
جزئیات جنبش اشغال وال استریت چیست؟
گفتیم که وال استریت قلب تپنده ی بازار مالی و اقتصاد آمریکا می باشد و ساختمان بورس نیویورک که بزرگ ترین و فعال ترین بازار بورس جهان از لحاظ حجم معاملات مالی است، در دل خیابان وال استریت نیویورک جای دارد. در گذر زمان، وال استریت به مکانی برای افراد صاحب نفوذ اقتصادی در آمریکا تبدیل شده است. از این رو بود که تجمعات و اعتراض های خیابانی از تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱ در نیویورک و خیابان وال استریت آغاز شد و نام آن نیز از قلب اقتصاد آمریکا گرفته شد و به جنبش اشغال وال استریت شهرت یافت. عاملان این جنبش بیان کرده بودند که قصد دارند حدود۲۰ هزار نفر را به خیابان وال استریت در محله منهتن نیویورک بیاورند و برای چند ماه این خیابان را تسخیر نمایند. چنین اقدامی را از تجمعات اعتراضی مردم یونان، مصر و ایسلند الهام گرفته بودند و به گفته سران جنبش، این لشکرکشی جهت سرنگونی و سقوط بزرگ ترین انحراف پدید آمده در دموکراسی، ایجاد شده است.
اعتراض جمعی به مسائلی نظیر بیکاری، فقر، ناعدالتی، قدرت و نفوذ اشخاص و شرکتهای بزرگ، نابرابری های اجتماعی، جنگ، بدهی های دانشجویان و نیز پاداشهای فراوان برای مجریان و گردانندگان وال استریت، از جمله هدف های آغازین این جنبش شمرده شده است. معترضان همچنین خواستار وضع قانون مالیات بیشتر بر قشر ثروتمند جامعه و پاسخ دهی بانکها در قبال فعالیت ها و اقداماتشان بودند که این مسائل نیز به بحران اقتصادی در آمریکا دامن زد.
با شروع این تجمعات و اعتراضات که نه فقط برای سیاسیون و دولتمردان آمریکایی بلکه برای سایر مردم جهان نیز امری کاملا غیرمنتظره بود، در فاصله ی کمتر از یک ماه شعار اصلی و محوری این جنبش با عبارت:« ۹۹ در صد در برابر یک در صد» در جهان بازتاب عظیمی یافت و به سایر نقاط جهان نیز که در ارتباط با نظام سرمایه داری بودند گسترش یافت و اعتراضات بینالمللی نسبت به طمع سیستم بانکی ابعاد گسترده ای به خود گرفت.
دیدگاه های مختلف در رابطه با جنبش عظیم وال استریت
در بیان دلایل و عوامل رویکرد مردمی به گسترش اعتراضات سراسری علیه بی عدالتی و فساد نظام سرمایه داری آمریکا، که به عنوان جنبش تسخیر وال استریت شروع و با سایر عناوین در دیگر شهرها نیز گسترش یافت، دیدگاههای بسیاری مطرح می گردد.
عده ای از کارشناسان دلیل این جنبش را تغییر و تحولات گسترده و چشمگیر در ابعاد فرهنگی جوامع آمریکا و نیز افزایش بی رویه بی بند و باری و فاصله های فجیع طبقاتی می دانند. عده ای دیگر افزایش بیش از حد فقر و گرسنگی و نیاز بیش از ۴۶ میلیون آمریکایی به حمایتهای دولت را اولویت دانسته و برخی روابط گسسته بین مردم و دولت آمریکا، جنگ طلبی دولتمردان و بحران نظام سرمایه را دلیل اصلی این اعتراضات می دانند.
متخصصان و کارشناسان اقتصادی، نقطه آغازین و در واقع منشاء بروز بحران سرمایه داری را تشدید بحران اقتصادی در آمریکا در طول سالهای اخیر و به طور قطع از سال ۲۰۰۸ می پندارند. بحرانی که با سقوط بازار مسکن در آمریکا، کاهش شدید قیمت ها در بازارهای مالی آمریکا و افت ۳۰ تا ۳۵ درصدی قیمت دلار شروع شد و بر روی اقتصادهای متاثر از افتصاد آمریکا همچون اقتصاد شرق آسیا، اروپا، آمریکای لاتین و کشورهای حاشیه خلیج فارس به شدت تاثیر گذاشت و این بحران را به یک بحران جهانی تبدیل کرد.
نظرات تخصصی و کارشناسی در رابطه با جنبش وال استریت
«فرانکلین فیشر» از اساتید برجسته اقتصاد در دانشگاه ماساچوست در مورد علل و عوامل وقوع جنبش وال استریت اینچنین میگوید؛ این جنبش را می توان ناشی از عوامل زیادی دانست؛ اما چیزی که بیش از همه، مردم را تشویق به اعتراض و گردهم آمدن کرده است، احساسات و عقاید بیش از حد نسبت به دو موضوع می باشد. اول اینکه وضعیت اقتصاد آمریکا موجب شده است مردم به این نتیجه برسند که نه تنها خودشان هم اکنون در وضعیت مناسبی به سر نمیبرند بلکه فرزندانشان نیز آینده مناسبی پیش رو ندارند.
معترضان با فشارهای اقتصادی شددیدی مواجه بوده اند. دوما اینکه تظاهرکنندگان از وجود نابرابری ها و ناعدالتی های شدید در توزیع درآمدها و ثروت در آمریکا ناراضی و خشمگین بودند؛ نابرابریهایی که افراد جمهوری خواه کنگره با گرفتن هرگونه تصمیمی جهت مقابله با آن امتناع و مخالفت می ورزیدند. طرفداران و عاملان جنبش وال استریت وضعیت حاکم بر جامعه آمریکا را نمونه بارز ناعدالتی و نابرابری می دانستند.
روزنامه مشهور «گاردین» نیز در اوج بحران های اقتصادی آمریکا نوشت: « اگر کارل مارکس زنده بود، از آشوب و بحران به وجود آمده در نظام سرمایه داری ذوق زده میشد، چرا که در این بحرانی که سرتاسر نظام مالی دنیا را فرا گرفته است، می توانست بسیاری از نظریات و تصمیمات خود را محقق سازد».
از این رو پر بیراه نیست که گفته می شود: مارکس اشتباه نمیکرد؛ نظام سرمایه داری لگام گسیخته و ناعادلانه آن گونه که امروز ما در وال استریت شاهدش بودیم، در نهایت خود را میبلعد و نابود می کند.
این نکته را در نظر داشته باشید که نظام سرمایه داری نه قادر به از بین بردن بحرانهای مختلف و متعدد ذاتی خود است و نه می تواند بیکاری را ریشه کن کند و یا عدالت و برابری اجتماعی حقیقی را برقرار نماید.
به همین علت است که اکنون با گذشت ۲ سال از اتمام جنبش وال استریت تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که این جنبش هنوز به پایان نرسیده و هر آن ممکن است جرقه ای تازه از آن زده شود.
جنبش وال استریت در نهایت چه شد؟
دولت ایالات متحده در ابتدای این جنبش تلاش می کرد با بی توجهی و کوچک شمردن رسانههای جریان اصلی جنبش، این تجمعات و اعتراضات را بی اهمیت جلوه داده و آن را بی ریشه و بسیار سطحی به تصویر بکشد.
پس از گذشت یک هفته از شروع تجمعات و اعتراض ها و مقابله پلیس آمریکا با معترضان، بسیاری از غول های رسانهای دنیا، که همه روزه گزارشاتی را با ریزترین و دقیق ترین جزئیات از ناآرامی های لیبی، مصر و اسپانیا بیان می کردند، به اتفاقاتی که در منهتن نیویورک در حال وقوع بود بسیار کم توجه بوده یا حتی این اخبار را تکذیب می کردند.
در واقع علت اصلی سکوت رسانههای مشهور خبری این بود که معترضان جنبش وال استریت به رویکردی که هر دو حزب اصلی ایالات متحده آمریکا یعنی حزب دموکرات و جمهوریخواه در پیش گرفته بودند، نقد داشتند و خواهان اصلاحاتی عمیق و جدی در زمینه اقتصادی این کشور بودند، چیزی که ظاهرا به مذاق قشر ثروتمند و سرمایه دار، که معترضان بر این باور بودند که تنها یک درصد از افراد کشور هستند، خوش نیامده بود.
روزنامههایی نظیر واشنگتن پست و نیویورک تایمز، شبکه های خبری ABC، CNN، PBC و.. گزارشات انگشت شمار و بسیار کوتاه، آن هم هنگامی که تظاهرکنندگان با پلیس آمریکا درگیر می شدند را در مورد جنبش وال استریت نشان می دادند، گزارشاتی که در آخر مخاطبان را به این نتیجه میرساند که افراد معترض تنها افراد ناهنجاری هستند که قصد و هدفشان ایجاد هرج و مرج و بی ثباتی و ناآرامی در کشور است.
اما در نهایت دولت آمریکا هنگامی که دید اعتراضات وال استریت به اندازه ای بزرگ و جدی است که امکان دارد امنیت داخلی کشور را هدف قرار دهد، واکنش نشان داد. دولت باراک اوباما با همکاری و پشتیبانی رقیب خود از حزب جمهوری خواه خود بر آن شدند که صدای افراد معترض را خفه کنند. خشونت های پلیس در برخورد با عاملان و معترضان جنبش وال استریت واکنشی کاملاً برنامه ریزی شده بود و هیچ کس این دروغ را باور نکرد که پلیس آمریکا به علت قرارگرفتن در موقعیت خاص ناگهان مجبور به اعمال خشونت علیه معترضان شده است. مردم به وضوح می دانستند که پراکنده کردن معترضان به هر طریقی کاملا سازمان دهی شده و از اهداف پلیس بود.
بنا به اظهارات برخی از آن هایی که از بازداشتگاههای پلیس آزاد شدند، در طی زمان بازداشت، مسئولین زندان تا ساعتها از رفتن به دستشویی و خوردن و آشامیدن آن ها ممانعت میکردهاند. یورش با اسب در بین معترضان و زیر گرفتن آنها با موتورسیکلت بسیار دیده شده بود. همچنین استفاده از اسپری فلفل و گاز اشکآور جهت متفرق سازی معترضان به زخمی و گاهی اوقات بیهوش شدن آن ها می انجامید. پلیس آمریکا کمپهای اعتراضی معترضان وال استریت را عامل کثیفی و زشتی شهر دانسته و آن ها را نابود می کردند. همان اتفاقاتی که اگر در هر کشور دیگری به خصوص در کشورهای مخالف آمریکا اتفاق می افتاد از سوی آمریکا و موافقانش نمونه بارز نقض حقوق بشر و نقض حقوق شهروندی، سرکوب و خشونت طلبی نامیده میشدند.
با گسترش حجم اعتراضات و توجه جهانیان به وال استریت دولتمردان آمریکایی تلاش کردند با ابراز مهربانی و همدردی با معترضان وال استریت ، خود را از فشارهای داخلی و جهانی خارج کنند. با وجود مخالفتهای شدید داخلی به خصوص از سوی جمهوری خواهان با جنش وال استریت، این جنبش مدتی پس از اعلام وجود و شناخته شدن، پتانسیل بالای خود را جهت تبدیل شدن به یکی از قدرت های سیاسی در آمریکا نشان داد و اثبات کرد که می تواند موجی مخرب برای به ترلزل درآوردن پایه های حکومت دوحزب دموکرات و جمهوری خواه در آمریکا و نظام سرمایه داری کثیف آن که زاییده و دست نشانده ی نظام سیاسی دولت آمریکا است باشد.
چشم اندازهای جنبش وال استریت
در اوج جنبش و اعتراضات علیه سیاستهای نابرابر دولت آمریکا، تحلیلگران اقتصادی سه پیشامد مختلف را در مورد آینده ی این جنبش تصور کرده بودند؛
۱- بهبود یافتن اوضاع اقتصادی و در نهایت برچیده شدن تجمعات و اعتراضات وال استریت
۲- سرکوب نمودن جنبش وال استریت توسط دولت آمریکا.
۳- گسترش روزافزون ابعاد جنبش و در نهایت تغییر هیأت دولت از طریق تغییرات اساسی در نظام سیاسی آمریکا. اکنون که ۲ سال از شروع اعتراضات وال استریت می گذرد، واضح است که شرایط اقتصادی برای مردم آمریکا نه تنها بهبود نیافته است بلکه بدتر از قبل نیز شده است.
به شکل اساسی می توان اذعان داشت؛ تمام شرایط و عواملی که الهام بخش جنبش بزرگ وال استریت بودند، همانگونه به قوت خود باقی هستند و حتی کمترین مطالبات معترضان نیز رفع و رجوع نشده است تا اندکی از انگیزه آنها را جهت مطالعه گری از بین برده یا کاهش داده باشد. نوام چامسکی تحلیلگر و کارشناس اقتصادی در آمریکا معتقد است، یکی از دستاوردهای اصلی و حقیقی جنبش وال استریت، گسترش اعلام واقعی عدم موافقت عموم مردم با شرایط موجود به شکلی قابل توجه است.
مردم معترض و درگیر در جنبش وال استریت تنها به خاطر خودشان در تجمعات حضور نیافته اند. بلکه آنها به خاطر همه مردم و آیندگان خود، جهت داشتن جامعهای مرفه تر و بازتر در جنبش مشارکت کرده و به دنبال تغییر اوضاع موجود هستند. لذا تا وقتی که خواسته های اکثریت مردم و جامعه تحقق نیابد، انگیزه و پتانسیل آنها برای به چالش کشیدن و مخالفت کردن با وضع موجود همچنان وجود خواهد داشت.
چیزی که از ماهیت جنبش وال استریت مشخص است یک مرحله سیاسی تحول طلب، خواهان تغییر اوضاع حاکم بر جامعه و باور به پتانسیل بالای سیاسی قشر متوسط جامعه جهت دستیابی به اهداف خود می باشد. تحلیلگران اینگونه برآورد می کنند که روند سیاسی ناشی از جنبش وال استریت در آینده ای نه چندان دور حاکمیت اقتصادی و سیاسی ایالات متحده آمریکا را به چالش بزرگی خواهد کشید.
خلاصه ای از نقش بورس وال استریت در جهان
وال استریت یکی از مراکز اقتصادی شناخته شده و برتر دنیاست به طوریکه تمامی موسسات و سازمان های آمریکایی و خارجی جهت افزایش اعتبار خود در دنیا اقدام به سرمایه گذاری و حضور در وال استریت بورس می نمایند. دارایی های بسیار زیادی در بورسهای امریکا به خصوص وال استریت داد و ستد میشوند؛ اما نمی توان گفت وال استریت تنها محل ارتباط سازمان ها و مراکز مالی آمریکاست. ایالات متحده بورس ها و بازارهای مالی مشابه اما کوچکتری نیز در لس آنجلس، شیکاگو و سان فرانسیسکو دارد.
با حضور وال استریت، کسب و کارهای کوچک و انباشتگی سرمایه پیشرفت و بهبود چشم گیری داشته است و همچنین ارزش افزوده قابل توجهی نیز توسط شرکتها و موسسات فعال در این حوزه ایجاد شده است. در مجموع و به عنوان سخن پایانی می توان گفت وال استریت با حضورش در بورس جهانی به کاهش هزینه ها و نیز هدایت سرمایهها در مسیری درست و اصولی کمک شایانی کرده است و نقش مهمی را را در بازارهای مالی جهانی ایفا نموده است.
در این مقاله بر آن شده ایم تا شما را به طور کامل با آغاز فعالیت وال استریت بورس تا جنبشی عظیم و تغییر و تحولات ایجاد شده در آن و نیز اسطوره های جهانی که نقش پررنگی در وال استریت ایفا نموده اند آشنا نماییم، امیدوارم با خواندن این مطلب با مفهوم اینکه وال استریت چیست و چه اهدافی را دنبال می کند آشنا شده باشید.
منبع:
1 نظر در “وال استریت کجاست؟ سرمایه گذاری در بورس وال استریت ژورنال!”
ممنون از اطلاعات