سرمایه گذاری در بازارهای مالی از جمله رمزارزها بدون دانش کافی میتواند ریسک زیادی داشته باشد. آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال به شما یاد میدهد چگونه ورود موفقی را در بازار کریپتوکارنسی تجربه کنید. بطور کلی تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) به مطالعه میزان عرضه و تقاضای بازار میپردازد. اگر میخواهید سود خوبی از بازار ارز دیجیتال کسب کنید، یادگیری این روش تحلیلی میتواند بسیار حائز اهمیت باشد. به این جهت در ادامه این مقاله چارت ایران، به آموزش گام به گام تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال میپردازیم.
تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟
بسیاری از افراد پیدایش روشهای مبتنی بر تحلیل تکنیکال را مرهون تلاشهای آقای چارلز هنری داو میدانند. او روزنامه نگاری در حوزه مالی بود که تاسیس وال استریت ژورنال را نیز در کارنامه کاری خود یدک میکشد.
پیشتر نیز اشاره کردیم که Technical Analysis میزان عرضه و تقاضای بازار را مورد بررسی قرار میدهد. همانطور که میدانید قیمتها با خرید و فروش سرمایه گذاران، کم و زیاد میشوند. اما برخی اوقات به دلایل مختلفی مانند وابستگی قیمتها به انتظارات یا واکنشهای شدید سرمایه گذاران، دارایی ارزش واقعی خود را نمایش نمیدهد، به عبارتی سادهتر قیمت کنونی بازار از قیمت اصلی ارزانتر یا گرانتر است.
از سوی دیگر تصمیمگیری افراد متخصص و سرمایه گذاران بزرگ به دلیل شناخت بهتر بازار بسیار سریعتر و دقیقتر از مردم عادی است. این تصمیمها میتوانند محرک بزرگی برای قیمتها و حجم معاملات باشند. شاید این جمله برای شما نیز آشنا باشد: “تاریخ خودش را تکرار میکند”. تحلیل تکنیکال جهت بعدی قیمتها را با بررسی این تحرکات و حجم معاملات پیش بینی میکند.
در واقع تحلیلهای تکنیکال در بازار کریپتوکارنسی شامل به کارگیری الگوهای نموداری و اندیکاتورهای ریاضی مبتنی بر پرایس اکشن بوده که از گذشته به جا مانده است. هدف اصلی این روش پیش بینی جهت قیمت در آینده است که صد البته نیاز به آموزش زیادی دارد. ایده اولیه این تحلیل رفتار بازار طبق الگوهای از پیش تعیین شده میباشد. الگوهایی که پس از شکل گیری تا مدتی از روندهای مشخصی پیروی میکنند.
بدیهی است هر سرمایه گذاری به دنبال خرید رمزارز در پایینترین قیمت و فروش آن در قیمتهای بالاتر است. یکی از بهترین روشها برای ورود در کف قیمت استفاده از تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال میباشد.
البته روش واحدی برای تحلیل ارزهای دیجیتال تعیین نشده است. هر تریدری میتواند یک استراتژی معاملاتی منحصر به فرد بچیند و با به کارگیری اندیکتورهای مختلف، تحلیل خاصی از روند بازار ارائه دهد.
آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
برای این که Technical Analysis را به صورت اصولی یاد بگیرید، ما 4 قسمت مختلف آن را بررسی میکنیم.
- مبانی و تئوری های تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
در این بخش قبل از آشنایی با نمودارها و اندیکاتورها مفاهیم اولیه تکنیکال مانند سطوح حمایت و مقاومت، خط روند و تشخیص انواع چارتها آشنا میشویم:
فلسفه تحلیل تکنیکال
به طور کلی میتوان ادعا کرد تحلیل تکنیکال بر اساس 3 اصل مهم تشکیل شده است:
- تکرار تاریخ: با بررسی قیمتهای پیشین قیمتهای آتی انواع دارایی از جمله ارز دیجیتال را پیش بینی میکند. به عبارتی تاریخ تمایل به تکرار شدن دارد.
- حرکت قیمت بر اساس روند: مشابه قانون اول نیوتون در فیزیک، قیمتها نیز تمایل دارند تا روند فعلی خود را بدون تغییر حفظ کنند.
- انعکاس حوادث در قیمت: اساس آنالیز تکنیکال یک جمله است: “همه چیز در قیمت لحاظ شده است.” این جمله به خوبی نشان میدهد تمامی اتفاقات سیاسی، جغرافیایی، اجتماعی و غیره روی قیمت نهایی تاثیر گذار هستند.
با وجود این که فلسفه تحلیل فاندامنتال و تکنیکال متفاوت است، اما هر دو به دنبال یک هدف مشترک هستند. در واقع هر دو برای پیش بینی روند قیمت استفاده میشوند، با این تفاوت که روش هر یک منحصر به فرد است. تکنیکال نوسان قیمت را برای پیش بینی قیمت کافی میداند، در حالی که برای فاندامنتال یافتن چرایی و علت این نوسانات نیز مهم است.
روندها
شناسایی انواع روند نیز برای یادگیری تحلیل تکنیکال ارز دیجیتالبسیار حیاتی است. ابزارهای مختلف مانند چارت، الگو، سطوح حمایت و مقاومت، اندیکاتور، اسیلاتور و غیره همگی برای تشخیص صحیح روند مورد استفاده قرار میگیرند. بنابراین اگر میخواهید ترید موفقی داشته باشید، یادگیری روندها در بازار ارز دیجیتال یک الزام اساسی خواهد بود.
به طور کلی 3 نوع روند وجود دارد:
- صعودی: روند صعودی که به بازار گاوی (Bullish Run) نیز معروف است، به تعدادی موج بالارونده متصل میباشد. این روند نشانگر میزان تقاضای بالا یا افزایش خرید بر عرضه و فروش است.
- نزولی: روند نزولی هم بازار خرسی (Bear Run) نام گرفته که از تعدادی موج پایین رونده ایجاد میشود. در چنین روندی فروش بر خرید و تقاضا غلبه مینماید.
- خنثی: تعادل میان عرضه و تقاضا حاکی از بازار خنثی است. در چنین بازاری هم موج صعودی وجود دارد و هم موج نزولی، اما قیمت قادر نیست از سقف یا کف عبور کند.
- سطوح حمایت و مقاومت
هر زمان تمایل به فروش یا خرید بر فشار خرید یا فروش غلبه کند، قیمت بصورت صعودی یا نزولی افزایش یا کاهش مییابد. دقت کنید این سطوح میتوانند به یکدیگر نیز تبدیل شوند، به این جهت به آنها سطوح بازگشتی نیز گفته میشود. تشخیص هر یک از این سطوح نیاز به روانشناسی خاصی دارد.
انواع چارت ها و نمودارها
چارتهای مختلفی برای تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال وجود دارد. نمودار میلهای، نمودار خطی و حتی نمودار شمعی از جمله چارتهای شناخته شده هستند که هر یک کاربردهای خاص خود را دارند. با این حال چارت کندل استیک پرطرفدارترین نمودار در میان تریدرها است. از سوی دیگر اطلاعات هر نمودار در مقیاسهای مختلفی ارائه میشود. محاسبات لگاریتمی و حسابی هر یک در نمودارها کاربر خاص خود را دارند.
خط روند
اگر سقفها و کفهای قیمتی ایجاد شده را به هم وصل کنیم، نمودار خط روند ایجاد میشود. البته برای تایید اعتبار این خطوط باید به معیارهایی مانند میانگین فاصله نقاط، تعداد برخوردها، طول خط و همچنین حجم معاملات توجه کنید. البته توضیح مفصل درباره خط روند و نحوه تعیین روند نزولی و صعودی بحث مفصلی بوده و از عهده این مقاله خارج است.
- الگوهای نموداری و چارت ها در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
Technical Analysis الگوهای نموداری را به دو دسته ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم میکند. در الگوی ادامه دهنده قیمت جهت خود را حفظ میکند، اما در الگوی بازگشتی الگویی برای تغییر قیمت تشکیل میشود. جالب است بدانید گاهی اوقات الگوهای ادامه دهنده مانند مثلث افزایشی میتوانند نقش یک الگوی بازگشتی را اجرا کنند.
کانال قیمت
کانال قیمت از جمله الگوهایی است که در آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال مورد بررسی قرار میگیرد. برای رسم این کانال ابتدا باید به روند صعودی یا نزولی دقت کنید. به عنوان مثال در روندی که صعودی است، خط روند اصلی را رسم کرده و در ادامه یک خط موازی آن بالای قیمت رسم میکنیم. خط ثانویه باید طوری رسم شود که کندل ها بین این دو خط قرار گرفته باشند. در روندهای نزولی نیز همین قضیه تکرار میشود، به عبارتی ابتدا خط روند اصلی را رسم میکنیم و سپس به موازات آن یک خط پایین قیمت ها رسم مینماییم. در شکل پایین نمونهای از یک پترن کانال قیمت نزولی را مشاهده میکنید.
هر سرمایه گذار و تریدری میتواند از این الگو برای تشخیص نقاط ورود و خروج استفاده کند. البته اعتبار این پترن به 2 عامل مهم بستگی دارد:
- عمر بیشتر کانال
- تعداد دفعات برخورد قیمت با دو خط اصلی و کانال
الگوی پرچم
الگوی پرچم یا Flag با اشکال 3 گوش و یا مستطیل در چارتها دیده میشود. این الگو دقت بالایی دارد، به همین جهت بسیاری از تریدها از آن استفاده میکنند و نیازی به بررسی ندارد. پرچم که جزوی از الگوهای ادامه دهنده محسوب میشود، پس از یک حرکت شارپی و سریع در بازار مشاهده خواهد شد.
دقت کنید که شیب این پترن بایستی بر خلاف جهت روند باشد. به عبارتی در روندهای صعودی، شیب پایین و در روندهای نزولی شیب به سمت بالا باشد.
الگوی مثلث افزایشی، کاهش و متقارن
الگوهای مثلثی (Triangle) در انواع مختلفی ایجاد میشوند:
- افزایشی (Ascending)
- کاهشی(Descending)
- متقارن (Asymmetric)
این الگو از جالبترین پترنهای تحلیل تکنیکال است، چرا که میتواند هر دو نقش ادامه دهنده و بازگشتی را به عهده بگیرد. همچنین مثالهای نقض زیادی برای هر حالت وجود دارد. توجه کنید در مدل مثلث افزایشی ضلع پایینی رو به بالا و دارای شیب مثبت و ضلع بالایی به صورت افقی ظاهر میشود.
در مدل مثلث کاهش نیز ضلع پایینی به حالت افقی درآمده و ضلع بالایی به صورت مورب با شیب منفی ایجاد میشود.
در نهایت در مثلث متقارن اضلاع از دو خط روند شیب دار و همگرا (یکی نزولی و دیگری صعودی) تشکیل میشوند.
یادگیری و شناخت دقیق هر یک از الگوهای مثلثی میتوان سخت و کمی پیچیده باشد. با این حال این پترن در روند تحلیل تکنیکال بسیار مفید است.
الگوی سر و شانه معکوس
الگوی بعدی که در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال به کار میرود، سر و شانه (Head and Shoulders) است که در دو حالت معکوس و سقف ایجاد میشود. این پترن جزو دستههای بازگشتی به شمار میرود. در چنین الگویی شانه راست، شانه چپ، سر و خط گردن ظاهر میشود. سر و شانه معکوس شامل 3 کف قیمتی بوده که سر آن در پایینترین نقطه است و 2 کف قیمتی شانههای الگو را میسازند. پس از شکست خط گردن باید انتظار افزایش قیمت را داشته باشید.
در الگوی سر و شانه سقف، 3 سقف قیمتی دیده میشود که سر الگو در بالاترین نقطه قرار خواهد گرفت. در این پترن نیز دو سقف قیمتی دیگر نقش شانهها را بازی کرده و پس از شکست خط گردن قیمت به احتمال فراوان دچار ریزش خواهد شد.
الگوی کف و سقف دوقلو
کف دوقلو و سقف دوقلو نیز از جمله الگوهای مشهور تحلیل تکنیکال هستند. هر زمان قیمت در آخر روند یا موج نزولی با کاهش قیمت متوقف شده و به سطوح حمایتی برسد و پس از افزایش قیمت به همان سطح حمایت قبلی بازگردد، یک الگوی کف دوقلو (Double Bottom) شکل گرفته است. از آنجا که در این پترن دو کف حمایتی ایجاد شده است، به همین خاطر به آن کف دو قلو گفته میشود. ناگفته نماند این الگو به 4 مدل مختلف دیده میشود:
- آدم آدم
- آدم حوا
- حوا آدم
- حوا حوا
در شکل زیر یک مدل از الگوی حوا آدم کف دوقلو را میبینید. آدم یا حوا بودن با توجه به کف ها مشخص میشود. چنانچه کفی نوک تیز (V شکل) باشد، آدم خواهد بود و اگر گرد و عریض (U شکل) باشد، حوا نام میگیرد.
تا اینجا در آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال با الگوی کف دوقلو آشنا شدید. به این جهت یادگیری الگوی سقف دوقلو (Double Top) میتواند بسیار ساده باشد. این دو الگو دقیقا عکس هم هستند. همچنین برای Double Top نیز مشابه همتای خود 4 حالت مختلف وجود دارد.
الگوی فالینک وج و رایزینگ وج
فالینگ وج (Falling Wedge) یا کنج نزولی از دو خط همگرا تشکیل شده است که احتمال شکست آن از هر دو سمت وجود دارد. این الگو در دو گروه بازگشتی و ادامه دهنده دسته بندی میشود. با شکست خط روند بالایی قیمت به صورت شارپی افزایش خواهد یافت. در این مدل شیب خط روند نیز نزولی خواهد بود.
رایزینگ وج (Rising Wedge) یا کنج صعودی را با یک تفاوت میتوان مشابه فالینگ وج تصور کرد. تنها تفاوت آن این است که شیب خط روند صعودی است. در این پترن نیز احتمال شکست هم رو به بالا و هم رو به پایین هست، اما احتمال شکست رو به پایین آن بیشتر است. به این دلیل میتوان آن را جزوی از پترنهای بازگشتی دانست.
الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
تحلیل تکنیکال به کمک کندل استیک طرفداران زیادی دارد. این روش یکی از محبوبترین الگوهای تریدرها است که درصد خطای کمی دارد. در این الگو ترکیبات مختلفی از بدنه (Body) و سایه (Shadow) به کار گرفته میشود که معانی آن در هر تحلیل متفاوت است. به عنوان مثال دو کندل با بدنه کوتاه یا بلند میتوانند تفسیرهای مختلفی داشته باشند. از سوی دیگر کندلها با توجه به قیمت باز و بسته شدن قیمتهای متفاوتی را تجربه میکنند.
از جمله کندل استیک های معروف میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- دوکی یا فرفره (Spinning Tops)
- دوجی (Doji)
- ماروبوزو (Marubozu)
الگوهای کندل استیک که ترکیبی از یک یا حتی چند کندل مختلف هستند، میتوانند یکی از روشهای جذاب تحلیل تکنیکال باشند. البته معمولا این روشها برای نمایش نقاط بازگشت استفاده میشوند و در تشخیص ادامه روند کاربردی ندارند. از جمله الگوهای کندل استیک نیز میتوان موارد زیر را نام برد:
- ابر سیاه (Dark Cloud Cover)
- خط نافذ (Piercing Line)
- ستاره عصرگاهی (Evening Star)
- ستاره صبحگاهی (Morning Star)
اندیکاتورها و اسیلاتورها در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
در ادامه آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال به اندیکاتورها میرسیم. اندیکاتورها در واقع تعدادی نقاط داده هستند که با اعمال فرمول در دادههای قیمتی دارایی ایجاد میشوند. دادههای قیمتی میتوانند ترکیبی از قیمت باز شدن، بیشترین قیمت، کمترین قیمت و قیمت بسته شدن باشند. البته برخی از اندیکاتورها در فرمول خود تنها از قیمت بسته شدن و یا حجم و تعداد معاملات تسویه نشده بهره میبرند. در این صورت با وارد شدن دادههای قیمت در فرمول نقاط مدنظر تولید میشود. به عنوان مثال میانگین 3 قیمت بسته شدن 41، 43 و 43 معادل [(41+43+43) / 3 = 42.33] است.
بد نیست بدانید که در مجموع دو نوع اندیکاتور در Technical Analysis وجود دارد:
- اندیکاتور پیشرو (Leading): برای پیش بینی قیمت استفاده میشوند.
- اندیکاتور پسرو یا تاخیری (Lagging): روند فعلی بازار را تایید میکنند.
پس از آشنایی با اندیکاتور زمان آن رسیده تا اسیلاتور را نیز بشناسید. اسیلاتور یک نوع اندیکاتور است که در بالا و پایین یک خط مرکزی در حال نوسان است. اسیلاتورها این توانایی را دارند که مدتی طولانی در سطوح بحرانی بمانند، اما در بازههای زمانی ثابت پایداری نخواهند داشت.
میانگین متحرک MA
میانگین متحرک یا به اصطلاح MA نوعی اندیکاتور پسرو است، به همین دلیل قدرت پیش بینی قیمت را ندارد. دو مدل مشهور این اندیکاتور عبارتند از:
- میانگین متحرک ساده SMA
- میانگین متحرک نمایی EMA
در مجموع این گزینه در روند تحلیل تکنیکال دو هدف را دنبال میکند:
- تشخیص سطوح حمایتی و مقاومتی در زمان رسیدن قیمت به آن
- تعیین سیگنال فروش یا خرید
شاخص قدرت نسبی RSI
از اسیلاتورهایی که در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتالنیز کاربرد دارد، میتوان به شاخص قدرت نسبی اشاره کرد. این شاخص با نوسان میان دو بازه 0 تا 100 سرعت و تغییر قیمت را پیش بینی میکند. اگر میخواهید از این شاخص در ترید خود استفاده کنید، نیازی به محاسبات دستی ندارید، چرا که این اسیلاتور در پایین نمودارهای معاملاتی مشاهده میشود. کافی است به پلتفرمهایی مانند تریدینگ ویو یا بایننس مراجعه کنید تا آن را بررسی کنید.
چنانچه اصرار به محاسبه دستی این شاخص دارید، بایستی میانگین سود و ضرر 14 دوره قبلی را حساب کنید. هر زمان RSI صفر شود، به این معنی است که قیمت بسته شدن کندل قبلی پایین تر بوده است. در این منطقه فشار فروش زیاد است و در واقع بازار دچار اشباع فروش شده است.
از سوی دیگر هرچه عدد بدست آمده به 100 میل کند، یعنی قیمت بسته شدن کندلهای جدید بالاتر از قیمتهای پیشین بوده است. چنین موضوعی فشار خرید را نمایش میدهد، به عبارتی در ناحیه اشباع خرید قرار دارید.
مک دی MACD
اندیکاتور بعدی تحلیل تکنیکال مک دی است. مک دی یا همان Moving Average Convergence Divergence معادل واگرایی همگرایی میانگین متحرک در زبان فارسی است. مک دی در دسته اندیکاتورهای پسرو قرار دارد و به جهت نوسان بین دو خط یک اسیلاتور میباشد.
چنین اندیکاتوری از 3 بخش ساختاری تشکیل شده است:
- خط مک دی (MACD Line)
- خط سیگنال (Signal Line)
- هسیتوگرام
هر کدام از این خطوط فرمول مخصوص خود را دارا هستند که برای بررسی و توضیح آنها نیاز به یک مقاله طولانی داریم. اما موضوعی که در این جا اهمیت دارد، این است که نیازی به محاسبات دستی هیچکدام از آنها نداریم. چرا که تقریبا تمامی پلتفرمهای معاملاتی ازجمله تریدینگ ویو این اندیکاتورها را محاسبه خواهند کرد.
فیبوناچی
حتما دنباله فیبوناچی را میشناسید. این دنباله به صورت 1، 2، 3، 5، 8، … نمایش داده میشود. اندیکاتور فیبوناچی در Technical Analysis نیز از این اعداد استفاده میکند. سطوح فیبوناچی با تقسیم اعداد این دنباله به یکدیگر محاسبه میشوند که شناخته شده ترین آنها سطوح 23.6 درصد، 38.2 درصد، 50 درصد، 61.8 درصد و 78.6 درصد هستند. چنین سطوحی محدودههای احتمالی حمایت و مقاومت را میسازند. مشابه سایر اندیکاتورها محاسبه فیبوناچی نیز نیازی به عملیات دستی ندارد و در اکثر پلتفرم های معاملاتی اجرا میشود.
مدیریت ریسک و سرمایه در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
تا به اینجا آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتالرا به خوبی پیش بردیم. اما این پایان کار نیست، چرا که علاوه بر استفاده از روشها، الگوها و اندیکاتورها برای ترید باید مدیریت سرمایه نیز داشته باشید تا بتوانید در بازار رمز ارزها موفق عمل کنید. بهتر است بدانید به احتمال روی دادن اتفاقات منفی در فعالیت تریدر ریسک گفته میشود. ریسک جزوی از سرمایه گذاری هر فرد در حوزه رمز ارزها و یا شانس یک خروجی بد در معامله است که به شما ضرر میزند. به عنوان مثال ریسک 60 درصدی در یک پوزیشن شورت (فروش) میتواند منجر به رشد 60 درصدی قیمت و ضرر شود.
ریسک های مختلفی در بازارهای مالی از جمله کریپتوکارنسی وجود دارد:
- ریسک اعتباری (Credit Risk)
- ریسک حقوقی (Legal Risk)
- ریسک نقدینگی (Liquidity Risk)
- ریسک بازار (Market Risk)
- ریسک عملیاتی (Operational Risk)
جهت مدیریت این ریسکها استراتژی های مختلفی وجود دارد. اما نباید از یک قانون کلی در هر بازاری چشم پوشی کنیم: “بیشتر از توان خود ریسک پذیر نباشید.” هر چند بازار ارزهای دیجیتال جذابیتهای خاص خود را دارد، اما توصیه ما این است که بیشتر از 10 درصد دارایی خود را وارد این حوزه نکنید. نکته دیگر که بسیار مهم است این است که اگر به تازگی میخواهید وارد بازار شوید، ترید با پول قرضی گزینه جالبی نخواهد بود.
اما در مجموع استراتژی هایی برای مدیریت ریسک در پروسه تحلیل تکنیکال وجود دارد که میتواند به شما کمک کند:
- مدیریت بر اساس حجم ورود (Position Sizing)
- نسبت ریسک به پاداش (Risk/Reward Ratio)
- تعیین حد ضرر و برداشت سود (Stop-Loss and Take-Profit)
البته مدیریت ریسک تنها به این موارد محدود نیست. استراتژیهای زیادی برای مدیریت سرمایه وجود دارد که باعث کاهش ضررهای مالی خواهند شد. مدیریت کردن سرمایه در حوزه ارزهای دیجیتال میتواند از خرید و فروش دارایی برای سود تا مدیریت پورتفولیو ادامه داشته باشد. هر چند مدیریت سرمایه بحث جدیدی نیست، اما با توجه به نوسانات شدید بازار کریپتوکارنسی استراتژیها و روشهای جدیدی برای موفقیت در این بازار نیاز داریم.
فراموش نکنید که شرکتهای زیادی خدمات مدیریت سرمایه در بازار را ارائه میدهند. هر چند این خدمات مفید است، اما به نظر میرسد که تنها برای موسسات کاربرد دارد و برای سرمایه گذاران کوچک چندان کارساز نخواهد بود.
در نهایت تاکید میکنم برای کسب سود و سرمایه گذاری مطمئن علاوه بر تحلیل تکنیکال نیاز به مدیریت سرمایه و ریسک خواهید داشت.
سخن پایانی
آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال نه تنها برای تازه واردان بلکه برای افراد باتجربه نیز میتواند بسیار مفید باشد. اگر میخواهید سود خوبی از بازار رمز ارزها کسب کنید، نیاز به یادگیری آنالیز تکنیکال دارید. ما در این مطلب 0 تا 100 این رویکرد تحلیل را در 4 فصل آموزش دادیم. امیدوارم این آموزش برای شما مفید بوده باشد.