بعد از نگاه دقیق تر به سیستم اثبات کار، خواهید دید که این سیستم به احتمال بسیار زیاد دارای مشکل مقیاس پذیری قابل توجهی است. بیت کوین در حال مقابله با این مشکل است و روش جالبی برای حل آن پیدا کرده است. راه حل این موضوع «شبکه ی لایتینگ» نامیده می شود و روش پردازش تبادلات خارج از زنجیره را توصیف می کند (برای مقایسه: هنگامی که ویسا بتواند تا حداکثر ۴۰۰۰ تراکنش در ثانیه را تأیید کند، بیت کوین می تواند ۷ تراکنش را بدون شبکه ی روشنایی پردازش کند).
این نوع پردازش تضمین می کند که هزینه های بالای تراکنش را به کمترین مقدار کاهش دهد و مقیاس پذیری را در حدود میلیارد در ثانیه بیفزاید. این موضوع اگر درست باشد خوب است ولی بیایید نگاهی به این مسئله بیندازیم که آنها برنامه دارند چگونه به این هدف برسند. شبکه ی لایتینگ به صورت گسترده به عنوان یک کاربرد همتابه همتا که به بلاک چین موجود بیت کوین اضافه شده است، قابل توصیف است. این سیستم «کانال های پرداخت» نامیده می شود و احتمال کار کردن تراکنش ها بدون عبور از بلاک چین را ایجاد می کند.
کانال پرداخت، ارتباط بین دو کاربر است که می توانند به یکدیگر BTC ارسال کنند. این تراکنش های کوچک تنها در صورتی روی بلاک چین ذخیره می شوند که هر دو کاربرپایان آن را امضا کنند و این کانال را ببندند. کاربرها می توانند مدت زمان آن را تعیین کنند. این کار، شانس این را ایجاد می کند که لازم نباشد هر تراکنش روی بلاک چین ذخیره شود بلکه تنها خروجی چندین تراکنش روی بلاک چین ذخیره گردد، بدین معنا که نیازمند تنها دو عملیات – یکی برای باز کردن کانال و یکی برای بستن آن – هستیم. می توانید با خواندن روش زیر آن را تصور کنید:
چارت ایران: فرض کنید فردی به نام پائول هر روز صبح قبل از کاریک قهوه می خرد. اگر بخواهد قهوه را بدون شبکه ی لایتینگ بخرد، تراکنش او باید اعتبارسنجی و روی بلاک چین ذخیره شود. این کار می تواند بیشتر از خود قهوه هزینه بر باشد و ممکن است چندین ساعت طول بکشد تا تراکنش مخابره گردد.
شبکه ی لایتینگ را می توان گاوصندوقی تصور کرد که حاوی یک ترازنامه است. پائول و این کافی شاپ کانال پرداختی ایجاد می کنند و پائول ۱۰۰ یورو در آن سهم دارد، در حالی که کافی شاپ هیچ سهمی نخواهد داشت چون باید به آن پرداخت انجام شود. اولین تراکنش باید انجام شود و سهم هردو روی ترازنامهای ذخیره می شود.
این برگه ی ترازنامه روی بلاک چین ذخیره می شود و برای هر کسی قابل مشاهده و البته ایمن است. هر زمان که پائول بخواد در این کافی شاپ قهوه بخرد، می تواند به آنجا برود و هزینه ی آن را بپردازد. پرداخت هزینه با تغییردادن ترازنامه انجام خواهد شد. بیایید فرض کنیم هزینه ی یک قهوه ۳ یورو است. ترازنامه از «پائول ۱۰۰ یورو و مغازه . یورو» به «پائول ۹۷ یورو و مغازه ۳ یورو» تغییر می کند. هر طرف از ترازنامه ایجادشده یک کپی می گیرد و پائول یک قهوه دریافت می کند.
این کار می تواند تا ابد ادامه داشته باشد چون پائول قادر است هرچقدر بخواهد سرمایه گذاری کند. هر دو طرف هرزمان که بخواهند می توانند کانال را ببندند؛ تنها لازم است آخرین ترازنامه را ایجاد کنند که روی بلاک چین ذخیره خواهد شد. علاوه بر این، شبکه ارتباطهای غیرمستقیمی نیز ایجاد می گردد. به این معنا که یک تراکنش از A به D در صورتی قابل پردازش است که A با C و C با D یک کانال پرداخت داشته باشند به مثال خود باز می گردیم: اگر لارا بخواهد از آن کافی شاپ قهوه بخرد و با آن کانال پرداختی نداشته باشد ولی با پائول داشته باشد، آن گاه او می تواند از پائول به عنوان واسطه استفاده کند).
در این سیستم لازم است واسطه، ارز کافی در کانال پرداختی مناسبی را داشته باشد. مسئله ی دیگر از منظر مالی است. سرمایه ای که در کانال پرداخت قرار دارد ثابت است و بنابراین برای سرمایه گذاری یا کارهای دیگر قابل استفاده نیست. یک راه حل می تواند این باشد که شرکتی به عنوان واسطه عمل کند. واقعیت این است که شبکه ی لایتینگ می تواند نجات دهنده ی بیت کوین از این تصور باشد که ارز مناسبی برای استفاده ی روزمره نیست ولی هنوز کارهای زیادی باید انجام شوند. تصویر زیر مطالب توضیح داده شده را نشان می دهد: