بانک مرکزی فدرال بهطور مداوم در مسیر پیچیدهای از tradeoffها حرکت میکند و سعی دارد «اقتصاد» را بین موانع تورم بدون کنترل و رشد محدود، مدیریت کند. سیاستگذاران «هاوکیش» به سمت سیاستهای تهاجمی انقباضی تمایل دارند که قیمتها را کنترل میکنند، اما خطر رسیدن به رکود هم در این سیایت وجود دارد. در مقابل، سیاستگذاران «داویش» به سمت تسهیل صبورانهای گرایش دارند که اشتغال را تقویت میکند اما به افزایش تورم هم دامن میزند.
بهطورکلی شرایط اقتصادی در حال تغییر است و نیاز به انعطافپذیری سیاستی را ایجاب میکند. فدرال هم گاهی با افزایش نرخ بهره، ترمزهایی را برای تعدیل اقتصاد اعمال میکند و گاهی با استفاده از شتابدهندههای تحریکی به دنبال فرار از کششهای رکود است. موضوعی که امروز در این سری مقالات فارکس میخواهیم بررسی کنیم «هاوکیش و داویش در فارکس» است. همراه چارت ایران باشید.
هاوکیش و داویش در فارکس
وقتی صحبت از سیاست پولی به میان میآید، دیدگاههای کلیدی هاوکیش و داویش مطرح میشوند. هاوکیشها از افزایش نرخ بهره برای کنترل افزایش قیمتها حمایت میکنند؛ درحالی که داویشها، نرخهای پایینتر را برای تشویق رشد اقتصادی و کاهش هزینههای وامگیری برای مصرفکنندگان و کسبوکارها ترجیح میدهند.
هاوکیشها مانند پل وولکر و جروم پاول که روسای سابق فدرال هستند، سعی دارند فشارهای تورمی را با افزایش نرخها، فروش اوراق قرضه دولتی و تنگ کردن سیستم بانکی کنترل کنند حتی اگر این امر به کاهش رشد منجر شود. اولویت آنها حفظ قیمتهای پایین و پایدار است.
داویشها مانند جانت یلن بیشتر بر کاهش بیکاری تمرکز دارند و بر این باورند که تورم کمتر از محدود کردن رشد اقتصادی خطرناک است. آنها نرخ بهرهای را ترجیح میدهند که هزینههای وامگیری در مواردی مانند مسکن، خودرو و کالاها را کاهش دهد.
رویکرد هاوکیش میتواند بهطور قابلتوجهی رشد اقتصادی را آرامتر کند یا حتی در صورت افراط منجر به رکود شود. دیدگاه داویش ممکن است رشد کلان اقتصادی را در کوتاه مدت تسریع کند اما ممکن است تورم را بدون کنترل مناسب به ابر تورم تبدیل کند.
هر دو این دیدگاهها از نظر تأثیر مصرفکنندگان، کسبوکارها، مؤسسات بانکی و بازار دارای مزایا و معایب خاص خود هستند. بانکهای مرکزی باید این مزایا و معایب را با توجه به سطوح فعلی تورم و شرایط اقتصادی به دقت بسنجند. در جدول به مقایسه هاوکیش و داویش در فارکس پرداختیم.
سیاست پولی |
مزایا | معایب |
سیاست پولی هاوکیش |
فشارهای تورمی را کنترل میکند. | میتواند رشد اقتصادی را «کند» کند. |
ثبات و ارزش ارز را حفظ میکند. |
افزایش نرخ بیکاری را به خطر میاندازد. | |
سفته بازی کالا را کاهش میدهد. |
هزینههای استقراض را برای مصرف کنندگان/کسبوکارها افزایش میدهد. |
|
الهامبخش اعتماد بازار به کنترل بانک مرکزی است. |
در صورت بازی بیش از حد میتواند باعث رکود اقتصادی شود. |
|
سیاست پولی داویش
|
رشد اقتصادی سریعتر را تشویق میکند. | در این دیدگاه، خطرات تورم خارج از کنترل است. |
نرخ بیکاری را کاهش میدهد. |
بیثباتی پول را به دنبال دارد. |
|
کاهش هزینههای استقراض برای مصرف کنندگان / کسبوکارها را کاهش میدهد.
احتکار کالا |
کاهش ارزش پول را به دنبال دارد. |
|
از رکود اقتصادی جلوگیری میکند. |
از دست دادن اعتماد بازار به بانک مرکزی را رقم میزند. |
مقایسه هاوکیش و داویش در فارکس و بررسی جداگانه هر کدام از آنها
به نقل از سایت “litefinance.org” مواضع هاوکیش و داویش در بسیاری از جهات مخالف یکدیگر هستند اما فدرال رزرو و سایر بانکهای مرکزی باید در زمان تنظیم سیاست پولی، تعادلی ظریف بین این دیدگاهها ایجاد کنند. شرایط اقتصادی همواره در حال تغییر است و سیاست نمیتواند بهطور دائم به یک سمت این طیف گرایش داشته باشد.
اقدامات داویش ممکن است بهترین گزینه برای اقتصادی باشد که در حال کند شدن است و به تحریک و نقدینگی نیاز دارد؛ اما زمانی که رشد، هزینهها و اشتغال سرعت میگیرد، اقدامات هاوکیش ممکن است برای جلوگیری از داغ شدن بیش از حد اقتصاد و کنترل تورم ضروری باشد.
-
تحلیل سیاست پولی هاوکیش
سیاست پولی هاوکیش با افزایش نرخ بهره برای محدود کردن عرضه پول به مبارزه با افزایش قیمتها میپردازد، حتی اگر به معنای کند شدن رشد اقتصادی باشد. هاوکیشهای کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC) معتقدند که مهار تورم باید تمرکز اصلی بانک مرکزی باشد. برای دستیابی به این هدف، سیاستهای هاوکیش از ابزارهایی مانند ابزارهای زیر استفاده میکند:
- افزایش نرخ بهره فدرال
- فروش اوراق قرضه دولتی برای کاهش ذخایر بانکی
- افزایش الزامات ذخیره بانکها
با افزایش هزینههای وامگیری، تورم مهار میشود. اگر چه این موضوع در کوتاه مدت رشد تولید ناخالص داخلی را تضعیف میکند اما هاوکها اولویت را به «حفظ قیمتهای پایین و پایدار» میدهند.
-
تحلیل سیاست پولی داویش
سیاست پولی داویش رویکردی محرکتر دارد و نرخهای بهره را پایین نگه میدارد و عرضه پول را برای تقویت فعالیتهای اقتصادی افزایش میدهد. داویشها به جای کنترل سختگیرانه تورم، بر رشد و ایجاد اشتغال تمرکز میکنند. آنها بر این باورند که نرخهای پایین، تأثیرات مثبتی دارند که سیاستگذاران باید به دنبال تحریک آنها باشند. با این حال چنین رویکردی، خطر تورم تقاضا-محور را در صورت سرعت گرفتن رشد اقتصادی به همراه دارد. ابزارهای سیاست پولی داویشها شامل عبارتاند از:
- کاهش نرخ بهره فدرال
- خرید اوراق قرضه دولتی برای افزایش ذخایر بانکی
- کاهش الزامات ذخیره برای مؤسسات مالی
تأثیرات سیاست هاوکیش و داویش
تفاوت بین سیاستهای پولی هاوکیش و داویش منجر به تاثیرات اقتصادی قابلتوجهی میشود که بر تورم، رشد، اشتغال و موارد دیگر اثر میگذارند. سیاستهای هاوکیش که نرخ بهره را افزایش میدهند و عرضه پول را محدود میکنند، بطور مؤثری قیمتهای در حال افزایش را کنترل میکنند. این سیاستها موجب کاهش رشد اقتصادی، افزایش ریسک بیکاری و کاهش انگیزه برای وامدهی و سرمایهگذاری میشوند. در مقابل، سیاستهای داویش اثرات معکوسی دارند، از رشد و اشتغال حمایت میکنند؛ اما اگر به دقت کنترل نشوند، ریسک تورم ناشی از افزایش تقاضا را بیشتر میکنند.
-
سیاست هاوکیش و داویش برای پسانداز کنندگان
پسانداز کنندگان وقتی که نرخهای بهره در سیاستهای هاوکیش افزایش مییابد، سود میبرند و بازدهی بالاتری از حسابهای پسانداز، CFD ها، اوراق قرضه و دیگر داراییهای بهرهدار به دست میآورند؛ اما در عوض، رشد اقتصادی کندتر میشود. سرمایهگذاران سهامها اگر سیاست پولی سختگیرانه منجر به رکود در بازار سهام شود ممکن است با کاهش بازدهی مواجه شوند.
-
سیاست هاوکیش و داویش برای مصرفکنندگان
مصرفکنندگان و وامگیرندگان وقتی سیاستهای هاوکیش نرخ بهره را افزایش میدهد با افزایش هزینهها مواجه میشوند. وامگیری از وامهای خودرو گرفته تا وامهای مسکن و کارتهای اعتباری، گرانتر میشود. کاهش قدرت خرید مصرفکننده موجب کاهش تقاضا میشود؛ اما تورم کم و پایدار، قدرت خرید را در دراز مدت حفظ میکند.
-
سیاست هاوکیش و داویش برای سرمایهگذاران
سیاست هاوکیش، سرمایهگذاران را به سمت اوراق با درآمد ثابت که بازدهی تضمین شده بیشتری ارائه میدهند، سوق میدهد؛ با این حال ممکن است رشد اقتصادی کاهش یابد. سیاست داویش نرخهای بهره را پایین نگه میدارد و از بازار سهام حمایت میکند؛ اما بازدهی بهره کمتری دارد. بنابراین سرمایهگذاران باید بین ریسک، بازده و تأثیرات آن بر داراییها یک توازن برقرار کنند.
نمونه سیاستهای هاوکیش و داویش در اقتصاد جهانی
چند نمونه واقعی از سیاستهای هاوکیش و داویش در اقتصاد جهانی به شرح زیر است:
- سیاست هاوکیش فدرال رزرو در سال 2022: برای مقابله با تورم بالا، فدرال رزرو نرخ بهره را به سرعت افزایش داد. این اقدام ارزش دلار آمریکا را در بازار فارکس تقویت کرد.
- سیاست داویش بانک مرکزی اروپا در دهه 2010: پس از بحران مالی، بانک مرکزی اروپا نرخ بهره را پایین نگه داشت و سیاست تسهیل کمی (QE) را اجرا کرد، که به کاهش ارزش یورو کمک کرد.
کلام آخر
سیاست پولی شامل تصمیمگیریهای پیچیدهای است که بین کنترل تورم و تشویق رشد اقتصادی تعادل ایجاد میکند. سیاستگذاران “هاوکیش” اولویت را به پایین نگه داشتن تورم از طریق سیاستهای انقباضی مانند افزایش نرخ بهره، سختگیری در سیستمهای مالی و ریسک کند شدن رشد اقتصادی میدهند. در مقابل، سیاستگذاران “داویش” تورم بالاتر را تا حدی برای تشویق رشد، ایجاد اشتغال و دسترسی به اعتبار با نرخهای بهره پایین و سیاستهای انبساطی تحمل میکنند. بانکهای مرکزی باید با توجه به شرایط، بین این دو رویکرد بهطور هوشمندانه تعادل برقرار کنند.
سؤالات متداول
- مفهوم داویش و هاوکیش چیست؟
“داویش” به سیاستهای پولی اشاره دارد که با نرخهای بهره پایین به گسترش اقتصادی کمک میکنند؛ در حالی که “هاوکیش” به سیاستهایی اطلاق میشود که با افزایش نرخ بهره برای محدود کردن تورم تلاش میکنند.
- تفاوت بین هاوکیش و داویش در چیست؟
بازارهای هاوکیش به نرخهای بهره بالاتر برای کنترل تورم تمایل دارند؛ در حالی که بازارهای داویش ترجیح میدهند از نرخهای بهره پایینتر برای تحریک رشد اقتصادی استفاده شود.
- داویش بهتر است یا هاوکیش؟
اساسا هیچکدام بهتر نیستند و بانکهای مرکزی مسئول باید بین هر دو تعادل برقرار کنند تا تورم پایدار، اشتغال قوی و رشد اقتصادی را تضمین کنند.
منبع:
https://www.litefinance.org/blog/for-beginners/market-trend/doviskh-vs-hawkiskh/