بسیاری از افراد در سراسر دنیا به دنبال کشف راز موفقیت بیل گیتس مشهور هستند و این موضوع مهم را در شیوه زندگی و فعالیت های کاری او جستجو می کنند. نام این فرد ثروتمند و موفق در جهان بسیار تکرار شده است و خیلی ها حتی درباره اش کتاب نوشته اند. شرکت مایکروسافت را که همه می شناسید، بنیانگذارش همین بیل گیتس موفق بوده که در همین راه به عنوان شخص دوم ثروتمند دنیا نیز معرفی شده است. آقای گیتس در راه اندازی کمپانی Microsoft، همراه دیگری نیز داشت که نام او پل آلن بود.
بعد از گذشت 25 سال بیل گیتس از مدیر عاملی مایکروسافت کناره گیری کرد و این کار را به فردی به نام استیو بالمر داد و خودش تا سال 2014 تنها به عنوان رئیس هیئت مدیره کار می کرد. هر چند که بعد از این مدت ریاست را نیز کنار گذاشت ولی او هیچ وقت از حرکت و کارهای مفید متوقف نشد. در حال حاضر بیل گیتس به کارهای خیرخواهانه در سطحی وسیع مشغول است و البته از سهامداران اصلی کمپانی خودش نیز شناخته می شود. مطلب زیر را دقیق بخوانید تا بیشتر با قانون موفقیت بیل گیتس آشنا شوید.
راز موفقیت بیل گیتس چیست؟
در مقالات قبلی بطورکامل توضیح دادیم که بیل گیتس کیست، در نسل امروز بیل گیتس نمونه ای بارز از یک فرد فعال، سخت کوش و موفق است که البته سخاوت بسیاری در انجام فعالیت های خیر خواهانه دارد. عنوان موفق ترین و قوی ترین کارآفرین قرن نیز برازنده این فرد است که نباید آن را نادیده گرفت. بیل گیتس توانست انقلاب بزرگی در حوزه تولید کامپیوترهای شخصی داشته باشد. در حقیقت او در پیشرفت تکنولوژی قدم های بلند و موثری برداشت.
یک روز آقای گیتس تصمیم گرفت از دبیرستانی که قبلا در آن درس می خوانده بازدید داشته باشد، بخصوص که آن روز، جشن صد سالگی دبیرستان نیز بود. در آنجا یکی از نمونه های راز موفقیت بیل گیتس، توسط خودش بیان شد. این مطلب مهم چیزی نبود جز اینکه باید تمام کارها در یک گروه تقسیم شوند و به افراد اجازه مسئولیت پذیری برای کارهای مختلف داده شود.
سخرانی بیل گیتس در جمع دانش آموزان دبیرستان، حول این مسائل کلیدی بود:
- یکی از قوانین موفقیت بیل گیتس، ذهنیت هدفمند و اشتیاق سرشار او برای یادگیری مطالب گوناگون بود که در این سخرانی به آن اشاره کرد.
- باید در تجسس مطلبی که به دنبال یادگیری آن هستید کنجکاو باشید و این قابلیت را نه تنها هیچوقت کنار نگذارید، بلکه آن را همیشه تقویت کنید.
- دوره ای که در آن زندگی می کنید، پر از امکانات متنوع برای یادگیری است و البته از بهترین دوران نیز به حساب می آید. پس برای کسب آموزش های مختلف تا می توانید کتاب بخوانید، سخنراین آنلاین ببینید و در وبینارهای مختلف شرکت کنید یا حتی پادکست گوش داده و از این روش ها دانش خود را افزایش دهید.
- در این سخنرانی Gates توصیه ای به کارآفرینان کرد. وقتی تصمیم به راه انداختن کسب و کاری می شود، برای فرد موسس انبوهی از کارهای مختلف وجود دارد. نکته اینجاست که نیازی نیست تا به طور کامل تمام کارها را خودتان انجام دهید، بلکه می توانید انجام بعضی از کارها را به افراد مورد اعتماد محول کنید.
بررسی کوتاه از قانون زندگی بیل گیتس
- همانطور که همگی می دانیم، بیل گیتس فردی بوده که توانسته از یک استراتژی کاری درست در زندگی خود استفاده کند. درنتیجه، به موفقیتی به این وسعت رسیده و به یک فرد قوی و ثروتمند در دنیا تبدیل شود. بنابراین شما نیز در راه رسیدن به موفقیت، باید اهدافی را از قبل برای خود مشخص کنید و یک روش صحیح را پیش بگیرید. برخی از این اهداف را در زیر بخوانید:
- تحقیق کنید و ببینید برای دستیابی به موفقیت باید چه کارهایی انجام دهید و چه نوع استراتژی برای آینده به کار ببرید.
- مسیر افراد موفق ( کسانی که زندگی درخشانی داشته اند)، با مسیر افراد ناموفق (در زندگی با شکست های زیادی روبرو شده اند) چه فرقی می کند.
- تاثیر مثبتی که در بررسی زندگی افراد موفق به آن می رسید، این است که از روش های مثبت موفقیت آنها استفاده می کنید.
- ارزیابی زندگی افراد ناموفق نیز باعث می شود تا راه درست را در مواجه با شرایط گوناگون یاد بگیرید و اشتباهاتی که باعث عدم پیشرفتشان شده را تکرار نکنید.
یکی از قوانین موفقیت بیل گیتس در مدیریت
وقتی Bill Gates مایکروسافت را راه اندازی و کار را شروع کرد، طبیعی بود که تمام کارهای مربوط به برنامه نویسی را خود انجام دهد. زیرا او از زمانی که سیزده سالش بود، به این کار علاقه بسیار داشت و البته استعدادش نیز در این زمینه بیشتر بود. جالب این بود که در سال های ابتدایی تاسیس کمپانی Microsoft فعالیت های برنامه نویسی را خود شخص گیتس انجام می داد. بیشتر مواقع روی کدهای دیگران هم باید نظارت می کرد و در صورت لزوم آنها را اصلاح می نمود.
واضح بود که او کاملا درک می کرد که با گذشت زمان و سپری شدن روزهای مختلف، فعالیت در شرکت بیشتر می شود و انجام تمامی کارهای برنامه نویسی و مسئولیت آنها برایش طاقت فرسا و سنگین خواهد بود. چون رشد مایکروسافت صعودی بود و خودش از انجام تمام موارد بصورت یکجا بر نمی آمد.
بنابراین مهم ترین و موفق ترین تصمیم را در مورد کارمندانش گرفت. از این به بعد نیازی نبود که آقای Gates انجام تمام کارها را خود به دست بگیرد، بلکه مقداری از آنها را بین کسانی که با او کار می کردند تقسیم کرد و به نوعی به تخصص کارمندانش اعتماد کرد. یکی از موارد راز موفقیت بیل گیتس این مورد است که نباید آن را از یاد برد.
باید قبول کنیم که انسان های بزرگ، خودشان به تنهایی نمی توانستند همه ی کارها را انجام دهند و باید بخشی را به دیگران واگذار می کردند. برای قسمت مدیریت مایکروسافت استیو بالمر انتخاب شد و چون خود گیتس آشنایی کامل به این بخش نداشت، استیو را بر روی کار آورد. این فرد علاقه زیادی به تمام افراد شرکت و مدیریت آنها داشت. پس از مدتی Bill Gates از مدیر عامل بودنش کناره گرفت و این کار را به بالمر واگذار نمود. یعنی از سال 2000 تا سال 2014. ساتیا نادلا نیز سومین مدیر عامل شرکت بعد از سال 2014 شد.
نکته طلایی قانون موفقیت بیل گیتس
مهمترین تفکر و نظر Gates در مورد انتخاب و ارزیابی کارمندان شرکت این بود که فقط اینکه مسئولیت برخی از کارها را به کارمندان بدهید، دلیل موفقیت شما نخواهد بود و این کافی نیست. مسئله مهم این است که کارمندان با کیفیت داشته باشید. داشتن هر فردی در مجموعه صرفا کارآمد نخواهد بود و باید در انتخاب اینکه چه فردی برای چه کاری خوب است و آیا کارش را بدرستی انجام می دهد نیز نکته قابل توجهی است.
راز موفقیت بیل گیتس در تبعیت از قانون DQ بود. این قانون در واقع نوعی مهارت است که بر طبق آن، مدیر علاوه براینکه باید با احساس، باهوش و شریف باشد، باید بهترین کار را نیز برای کارمندانش انجام دهد. قطعا تقویت شرافت رهبری مدیر، آن مجموعه را با موفقیت صد در صدی روبرو می کند. البته عقیده بیل گیتس نیز همین بود و راز موفقیت یک مدیر را به نحوه محول کردن وظایف به کارمندان به صورت عادلانه و هدفمند می دانست. در کنار اعتماد دو طرفه بین آنها، از این کار نتیجه سریع تری حاصل می شد.
محول کردن کارها به دیگران چه نتایج مثبتی دارد؟
در صورتی که هر یک از افراد دارای مسئولیت در سازمان با دقت انتخاب شده باشند، مسیر رسیدن به اهداف بلند مدت شرکت کوتاه تر شده و نتایج مثبت فعالیت ها سریع تر پدیدار می شوند. وقتی یک سری از کارها را به دیگران می دهیم نه تنها باعث رشد و کسب تجربه بیشتر آنها خواهید شد، بلکه به عنوان یک مدیر وجه ای با ارزش پیدا می کنید. زیرا از این طریق کارمندان به مدیر اعتماد کرده و او را به عنوان یک راهنمای دلسوز می بینند.
هرچند که همه اینها وابسته به در اختیار گذاشتن صبر و زمان کافی به کارمندان برای اثبات کردنشان است. ولی در صورتی که بعد از گذشت زمان پرسنل کارشان را به بهترین نحو انجام دادند، یعنی اینکه مدیر سازمان به موفقیت رسیده است. از طرفی این استراتژی از سوی مدیران، پیامدهای مثبت دیگری نیز دارد و آن قدرت پیدا کردن و افزایش انرژی در کارمندان است.
علاوه بر این افراد احساس موثر واقع شدن در تیم پدیدار شده و قدرت بیشتری برای ادامه راه پیدا می کنند. اگر برگردید و به تاریخچه کاری و زندگی Bill Gates نگاه کنید، متوجه می شوید که راز موفقیت بیل گیتس در رعایت این نکات گنجانده شده است.
البته در اینجا باید یک پرانتز باز کرد، واگذاری کارها به کارمندان در هر سازمانی موثر واقع نمی شود و اتفاقا ممکن است در شرکت های کوچک نتیجه عکس بدهد. چون معمولا در سازمان های کوچک تر، مدیران قدرت طلبی می بینید که نمی خواهند فعالیتی از چشم آنها دور بماند. آنها همه حرکات کارمندان را با دقت بررسی می کنند و همه افراد را زیر نظر گرفته و در آخر کار، حرف نهایی را خودشان خواهند زد. روشن است که هم کارمندان این شرکت ها پیشرفت زیادی نخواهند کرد و هم خود این سازمان ها. به مرور نیز از عزت نفس کارکنان نیز کاسته می شود.
لیستی کامل از راز موفقیت بیل گیتس
در مقدمه این مطلب به سخاوت زیاد آقای Bill Gates اشاره شد، این خصلت مرد موفق و ثروتمند جهان باعث افزایش کیفیت زندگی، در کاهش مرگ و میر انسان هایی بود که از فقر رنج می بردند و به کمک نیاز داشتند. نیازی به گفتن پیشرفت بی اندازه او در حرفه اش نیست چون همگی می دانیم که در عرصه کامپیوتر چه قدم های موثری برداشته است.
اینجا رازهایی از موفقیت این مرد بزرگ در اختیارتان می گذاریم که کمتر کسی حتی در دانشگاه یا مدرسه آنها را به مخاطبان می آموزد. در حقیقت موارد زیر مربوط به اصل طلایی قانون فعالیت های هدفمند، موثر و منتهی به نتایج مثبت است که باید آنها را سرلوحه مسیر خود قرار دهید:
- هدفی با ارزش برای مسیری طولانی، نه کوتاه و زودگذر تعیین کنید.
- زمان بسیار ارزشمند و برگشت ناپذیر است، آن را هدر ندهید.
- برای آینده برنامه ریزی کنید و فکرتان جلوتر از زمان حال باشد.
- با رسیدن به کوچکترین موفقیت از حرکت نایستید و همیشه در کسب موفقیت های بیشتر طمع داشته باشید.
- ایده ها باید نتایج مثبت را به همراه داشته باشند، پس به مواردی که تحول کمی به بار می آورند و یا اینکه در حد یک نظر معمولی هستند فکر نکنید.
- حفظ کیفیت و برنامه ریزی برای مدیران موفق، در سازمان (شرکت) بسیار مهم هستند.
- در یک تیم موفق، ایده تمام کارکنان به اشتراک گذاشته شده و بهترین تصمیم از لابه لای آن گرفته می شود.
- هر چه قدر مطالعه کنید کم است، خیلی از ایده های بکر از دل مطالعات گسترده و مداوم گرفته می شود.
هدف گذاری به منظور چشم اندازی دور
در سال 1975 میلادی که سالی سرنوشت ساز برای بیل گیتس بود، اتفاق سرنوشت ساز و مثبتی رخ داد. او در این سال یک حرکت متفکرانه و جالب کرد و بعدها وقتی بر ملا شد، همگان متحیر و شگفت زده شدند. در حقیقت یکی از اصلی ترین راز موفقیت بیل گیتس که او را به شدت رو به پیشرفت قرار داد همین موضوع بود.
اصل ماجرا: در همین سال Gates به کمپانی مشهور کامپیوتری (ام آی تی اس) MITS زنگ زد و به آنها پیشنهاد طرحی را داد که هنوز به طور کامل آن را تمام نکرده بود. در واقع او تصمیم گرفت که بهترین کار در آن لحظه این است که وانمود کند، یک (مفسر بیسیک) مورد استفاده (میکرو کامپیوتر) ساخته و تمام کرده است.
وقتی شرکت مربوطه مصمم بودن آقای گیتس را در ارائه طرح موفق به پایان رسیده اش دیدند، از وی استقبال کردند. بنابراین از او خواستند که در یک روز و در تایم مشخصی، برنامه تولیدی خود را حضوری به آنها نشان دهد. همین موضوع باعث شد تا Bill Gates و دوستش آقای پل آلن، عجله و تلاش بیشتری برای ارائه طرح خود داشته باشند و به سرعت آن را تمام کنند. وقتی شرکت MITS طرحشان را دید، از کیفیت نرم افزار استقبال کرده و با نهایت اشتیاق آن را پذیرفت.
استارت اولین فروش بیل گیتس در همین جا بود و منجر به تاسیس کمپانی بزرگ Microsoft شد. این موفقیت وی را تشویق به تلاش بی وقفه برای آینده و دنبال کردن اهدافش با انرژی بیشتر کرد.
ارزش زمان فراتر از این حرف ها است!
زمان در قانون موفقیت بیل گیتس چه نقشی داشته است؟ نکات مهمی در مدیریت زمان برای این افراد وجود دارد، طبیعتا آنها بیشتر از افراد عادی قدر زمکان را درک کرده بودند. اگر نظر Bill Gates را در این مورد بخوانید، میبینید که این فرد چقدر عمیق و هدفمند فکر می کرد.
او عقیده ای به این نداشت که چقدر پول در می آورید. زیرا هیچ فردی در جهان قادر به خرید زمان نبوده، پس پول عملا هیچ کاربردی برای این مورد نداشته است. همه باید خوب یاد بگیرند که چطوری از زمان استفاده بهینه ای داشته باشند. اگر اینقدر قوی و به خود مسلط شدید که فعالیت های روزمره خود را اولویت بندی کنید، آنجا می توان گفت که شما موفق هستید.
اولویت بندی یعنی اینکه حضور خود را در جاهای مختلف طبقه بندی کرده و اگر حضورتان را در یک جلسه یا گردهمایی بی معنی می بینید در آن شرکت نکنید، زیرا اتلاف وقت به حساب می آید. همچنین اگر افرادی ارزشمند در زندگی شما وجود دارند که در اولویت معاشرت شما قرار می گیرند، زمانتان را به دیدار با آنها بدهید. یعنی دوستان صمیمی که نقش پر رنگ تری در رسیدنتان به موفقیت دارند، پس نسبت به زمانی که قرار است با او باشید تعهد داشته باشید.
داشتن چشم انداز برای آینده های دور
آقای بیل استراتژی جالبی برای کسب و کار خود پیش گرفته بود. او دائم در ذهنش برای آینده و کارهایی که در رویای انجام آنها بود به فکر فرو می رفت و به بهترین نتیجه می رسید. این تفکر او ایده های جالبی بوجود می آورد و چشم انداز آینده را برای کارهایش مشخص می کرد. از جمله راز موفقیت بیل گیتس در تاسیس کمپانی مایکروسافت که بعدها تبدیل به یک شرکت غول در کل جهان شد همین بود.
درست است که بعدها بیل گیتس باتجربه و موفق که البته ثروت زیادی در سال های کاری خود بدست آورد، از مایکروسافت خود را بازنشسته کرد. ولی مسیر حرکتش متوقف نشد و به جهت دیگری که ایجاد خیریه و کمک های انسان دوستانه است تغییر کرد.
عادت دستیابی به موفقیت های مستمر
رسیدن به موفقیت همان اندازه که دلنشین و هیجان انگیز است، ممکن است فرد را با احساسات کاذب مختلفی روبرو کند. پس هوشیار باشید و هر موقع با موفقیتی روبرو می شوید شرایط را به کنترل خود درآورید. این موضوع تفکر والای بزرگانی همچون Bill Gates است. توانایی او در عبور کردن از موفقیت ها و رسیدن به موفقیت های جدیدتر ستودنی بود. چون می دانست که موفق شدن در برخی افراد نابغه، می تواند توهم شکست ناپذیر بودن و تفکرات کاذب را تقویت کند.
او همیشه بر این مسئله تاکید داشت که نباید اولین مسیر و تفکراتی که باعث شد شما به جایگاه موفقیت برسید را فراموش کنید. ولی عاقلانه هم نیست که همه وقت و تمرکزتان در کشف چگونگی این اتفاقات خوب باشد. با این کار ناخودآگاه از رویارویی با مسائلی که در آینده باعث رشدتان می شود عقب می مانید.
انجام مطالعه بی حد و اندازه
راز موفقیت بیل گیتس در رابطه با مطالعه را نمی توان نادیده گرفت. او در وبلاگ مخصوص خود، در مورد کتاب هایی که تاکنون مطالعه کرده بود و یا در حال مطالعه آنها بود توضیح می داد. کتاب های پیشنهادی زیادی برای تابستان و حتی ماه های بعدی در سال گذشته توسط Bill Gates معرفی شدند.
در طی سالیان دراز که او تجربیات زیادی در حوزه مدیریت و رهبری تیم بدست آورد، همیشه سعی می کرد از ایده ها و نظرات مختلف استفاده کند تا در نهایت از میان همه اینها یک ایده موفق بوجود بیاید.
داشتن نظریه های ناب
سمینارهای بسیاری بوسیله بیل گیتس و استیو بالمر در اوایل دهه 80 و در شهرهای مختلف برگزار شد. آنها بوسیله این سمینارها می خواستند سیستم عامل های آینده، که دارای رابط های گرافیکی هستند را معرفی و تبلیغ کنند.
ولی متاسفانه هیچ کس بهایی به حرف آنان نمیداد. تا اینکه در سال 1984 میلادی کمپانی اپل اولین کامپیوتر تجاری یعنی مکینتاش را وارد بازار کرد که دارای رابط کاربر گرافیکی به اسم GUI بود. بعد از گذشت یک سال یعنی در سال 1985، ویندوز 10 طراحی و ساخته شد که موفقیت بزرگی بعد از مکینتاش محسوب می شد. پس اگر برای طرح یا ایده ای دیگران شما را جدی نمی گیرند، نباید مایوس شده و کناره بگیرید، بلکه باید با توان بیشتر به راه خود ادامه دهید.
کنترل و افزایش کیفیت کار
راز موفقیت بیل گیتس شامل موارد ریز و مهم بسیاری بود که یکی از آنها این است که اگر مدیر عامل شرکت یا سازمانی بزرگ هستید، حتما به فکر استخدام نیروهای کاربلد و ماهر باشید. زیرا شرکت شما رشد خواهد کرد و خود نمی توانید تا آخر همه کارها را انجام دهید، فقط باید نظارت و مدیریت خود را تقویت کنید.
Bill نیز همین کار را می کرد وقتی مایکروسافت رشد کرد، به جای اینکه خود تمام برنامه نویسی ها را انجام دهد، کار کارمندان خود را بازبینی و تکمیل می کرد. همین موضوع باعث افزایش کیفیت نرم افزارهای تولیدی شرکت و رشد این فرد باهوش شد.
به اشتراک گذاشتن نظراتتان به اعضای تیم
بدلیل اینکه بیل گیتس اهمیت اینترنت را برای آینده کاری خود بخوبی درک می کرد، بنابراین در سال 1995 یادداشتی نوشت و آن را بین کارمندانش منتشر کرد. او نوشته بود که اینترنت فرصت های منحصر به فردی را در آینده خلق خواهد کرد و از آنها خواسته بود که ایده های خود را بر اساس این موضوع، برای افزایش کیفیت و محصولات جدید مایکروسافت ارائه دهند.
Bill Gates می دانست که این نوشته می تواند روحیه خلاقیت در افراد تیم را تقویت کند، بنابراین برای نوشتن این موضوع وقت صرف کرد. سرانجام این کار منجر به طراحی و تولید محصولی برتر به نام Windows 95 شد که از اینترنت اکسپلور نیز برخوردار بود.