شاید برای شما نیز این موضوع پیش آمده باشد که در معامله گری به ناگاه جهت روند تغییر پیدا کرده و شما متضرر می گردید. تا به حال شما نیز به این فکر کرده اید که شاید دستی از آن سوی مانتیور برای شکست شما عکس پوزیشن و معاملات شما را انجام می دهد؟
قضیه ذهن معکوس از چه قرار است؟
چارت ایران: یک مهندس هوافضا به نام ادوارد مورفی، در سال 1949 در حال انجام فعالیت بر روی پروژه ای در پایگاه نیروی هوایی بود. درست در دشوارترین آزمایش پروژه، بر اثر حواس پرتی یکی از تکنسین ها، و اتصال برعکس یک سیم، کل آزمایش به فنا رفت. مورفی معتقد بود که این تکنسین حتی اگر برای نابودی چیزی، تنها یک راه وجود داشته بی شک او آن یک راه را امتحان خواهد نمود.
و این شد اولین قانون مورفی! این قانون اول در بین نیروهای فنی و مهندسین جا افتاد و بعد از آن نیز وارد فرهنگ عامه شد. پس از آن نیز قوانین دیگری به عنوان قوانین مورفی باب شدند. در ادامه با چند نمونه دیگر از قوانین مورفی آشنا خواهیم شد.
نمونه هایی از قوانین مورفی در معامله گری
- با رفتن شما از یک صف به صفی دیگری، صف قبلی سریع تر پیش خواهد رفت.
- افتاد جسمی ارزشمند از دست شما مصادف خواهد بود با رفتن آن به دورترین و غیرقابل دسترسی ترین نقطه
- شی گشمده همواره در آخرین جایی است که شما در آن جا به جستجو می پردازید.
- کفش نو شما که برای اولین بار آن را به پا کرده اید مدام توسط افراد خاکی شده و همه بر روی آن پا خواهند گذاشت.
- از اونجایی که فردا روز به مراتب بدترین پس امروز را شاد باشید.
- بینی شما درست در لحظه ای که دستان شما روغنی و سیاه شده دچار خارش می شود.
- وقتی که با کسی بیرون هستید که دوست ندارید کسی شما را با او ببیند قطعا توسط یک آشنا دیده خواهید شد.
- در ترافیک خطی که شما در آن قرار داشته حرکت کندتری دارد.
- هر چقدر هم که برای خرید یک جنس وقت بگذارید درست بعد از خریدن، آن را در مغازه ای دیگر با قیمتی پایین تر خواهید دید.
- کافی است چیزی را دور بیندازید، خیلی زود به آن نیازی جدی پیدا می کنید.
- نان همیشه از طرفی از دست شما به روی زمین خواهد افتاد که کره بر روی آن کشیده شده است.
- بعد از آن که مدت زیادی را منتظر اتوبوس هستید به محض روشن کردن سیگار اتوبوس از راه خواهد رسید.
- هر وقت عجله داشته باشید اتوبوس تاخیر دارد.
این موارد تنها نمونه ای از معکوس بودن انتظارات می باشد، اما واقعا اگر از بدو ورود به بازارهای مالی تاکنون همواره برخلاف ذهنیات خود عمل می کردید تا به حال چقدر سود کسب کرده بودید؟
سرنوشت آقای مورفی
درست شبی که ماشین ادوارد مورفی در بزرگراه بنزین تمام کرده بود و ترافیک شلوغی نیز بر بزرگراه حاکم بوده و حرکت ماشین ها خیلی کند صورت می گرفت، مورفی که اتفاقا لباس سفیدی نیز به تن داشت تصمیم می گیرد ماشین را گوشه ای پارک کرده و تاکسی بگیرد.
درست در همین لحظه یک توریست خارجی از آن جایی که در خلاف جهت در حال رانندگی بوده ادوارد مورفی را زیر گرفته و مورفی می میرد. در واقع گویی همه چیز دست به دست هم داده بود تا مورفی در آن لحظه و بدین شکل کشته شود. هدف از نوشتن این مقاله این بود که ذهن شما به چالش کشیده شده و باعث شده از این به بعد دیدگاه عمیق تری به همه چیز داشته باشید.