درک بهتر معامله گری با داستان دوچرخه سوار

درک بهتر معامله گری با داستان دوچرخه سوار
درک بهتر معامله گری با داستان دوچرخه سوار
درک بهتر معامله گری با داستان دوچرخه سوار

با وجود نمایش و عرض اندام هر روزه نمودارهای قیمت پیش روی دیدگان افراد، اما متاسفانه خیلی از ما تنها در آن ها به دنبال چیزهایی هستیم که خود می خواهیم، این در حالی است که تنها با کمی به کار گرفتن ذهن به راحتی می توان نفوذپذیری بسیاری روی عمق بازار داشته و موفق به مشاهده چیزهایی شد که خیلی از افراد از دیدن آن ها عاجز هستند.

برای درک بهتر معامله گری در این مطلب ما قصد داشته با بیان حکایتی مرتبط با این موضوع ذهن شما را چلنج کرده و به نوعی حقیقت موفقیت افراد در معامله گری را پیش روی شما باز کنیم. با ما همراه باشید.

حکایت مرد دوچرخه سوار

روزی مردی دوچرخه سوار قصد عبور از ایستگاه مرزی را داشت که البته دو کیسه بزرگ نیز بر روی دوچرخه حمل می کرد که این کیسه ها بر روی دوچرخه خودنمایی می کردند. مامور مرزی که به کیسه های همراه مرد مشکوک شده بود از او در رابطه با محتویات درون کیسه ها می پرسد و مرد دوچرخه سوار نیز می گوید که درون این کیسه ها شن می باشد.

مامور که مجاب نشده بود مرد را از دوچرخه پیاده نموده و دستور بازداشت او را صادر می کند و خود نیز بادقتی کامل مشغول بازرسی از کیسه ها می شود و در آخر نیز حرف های مرد دوچرخه سوار صدق نموده و در می یابد که واقعا کیسه ها تنها دارای شن می باشند. از این رو شک خود را بی مورد دانسته و مرد دوچرخه سوار را آزاد می نماید و به او اجازه عبور می دهد.

مقاله پیشنهادی:  بانکداری سرمایه گذاری چیست - سرمایه گذاری بانکی

اما مرد دوچرخه سوار مجدد هفته بعد با همان شرایط مراجعه کرده و قصد عبور از مرز را دارد و باز هم واقعا به جز شن چیز دیگری در کیسه های مرد یافت نمی شود و مامور مرزی به ناچار به او اجازه عبور می دهد. این اتفاق هر هفته و تا سه سال ادامه پیدا کرده و بعد از آن نیز دیگر خبری از مرد دوچرخه سوار با کیسه های مشکوک نمی شود.

بعد از مدتی یک روز مامور مرزی اتفاقی در شهر مرد دوچرخه سوار را می بیند که حال خود صاحب مال و منالی شده و ظاهری عیانی پیدا نموده است، به نزد او رفته و بعد از سلام و کمی خوش و بش از او می پرسد که: راز کیسه های شن چه بود؟ من هنوز هم مطمئن هستم که تو قصد داشتی بی خبر چیزی  را از مرز رد کنی، حال بعد از این همه مدت به من بگو که آن چه بود؟ مرد کمی می خندد و می گوید: دوچرخه!

بله به همین سادگی، برای به دست گرفتن قدرت و در واقع پیشرفت در معامله گری شما باید چیزی را دیده که دیگران قادر به دیدن آن نیستند. شما بایستی به مسائل زندگی نگاهی عمقی داشته و از سطحی نگری و ظاهربینی کناره گیری کنید. این کار سبب شده بعد از مدتی حتی در بازارهای جهانی و مالی که در واقع حرفه شما بوده نیز نمودارها را متفاوت از دیگران ببینید و این یعنی خود موفقیت.

مقالات مرتبط

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا